تنشها میان ایران و آمریکا در هفتههای اخیر بر سر برنامه هستهای تهران به بالاترین سطح خود رسیده است اما آیا با وجود شکاف عمیق در خواستههای دو طرف و بیاعتمادی دیرینه، مقامات این دو کشور میتوانند پای میز مذاکره بنشینند؟
امین سایکل، استاد بازنشسته مطالعات خاورمیانه و آسیای مرکزی در دانشگاه ملی استرالیا در مقالهای که در وبسایت «کانورسیشن» منتشر شده، با اشاره به این که ایالات متحده و ایران بار دیگر بر سر برنامه هستهای تهران در مسیر رویارویی قرار گرفتهاند، نوشت: «در نامهای که در اوایل مارس ارسال شد، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران خواسته تا بر سر یک توافق جدید مذاکره کند؛ توافقی که جایگزین برجام، یعنی توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میان ایران، آمریکا و پنج قدرت جهانی دیگر شود.
ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود از برجام خارج شد و حالا دو ماه به ایران مهلت داده تا به توافق جدیدی برسد؛ در غیر این صورت، تهدید کرده که کشور را بمباران خواهد کرد. در روزهای اخیر نیز بمبافکنهای بی-۲ و ناوهای جنگی آمریکا برای نمایش قدرت به منطقه اعزام شدهاند.
در پاسخ، تهران تنها با مذاکرات غیرمستقیم موافقت کرده و گفته تا زمانی که سیاست «فشار حداکثری» آمریکا ادامه داشته باشد، گفتوگوی مستقیم ممکن نیست.»
در آستانه لحظات سرنوشتساز
سایکل در ادامه این مطلب مینویسد که خطر اقدام نظامی آمریکا یا حمله مشترک آمریکا و اسرائیل علیه ایران هیچگاه به این اندازه جدی نبوده است. ترامپ هشدار داده که اگر ایران به تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای ادامه دهد، آمریکا در آستانه تصمیمگیری نهایی قرار خواهد گرفت.
مایک والتز، مشاور امنیت ملی او حتی خواستار تعطیلی کامل برنامه هستهای ایران شده است.
رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی ایران وعده دادهاند که به هرگونه اقدام نظامی با «پاسخی سخت» واکنش نشان خواهند داد و اعلام کردهاند که تمامی پایگاههای آمریکایی در منطقه را هدف قرار خواهند داد.
فرانسه که یکی از طرفهای اصلی مذاکرات برجام بود، این هفته هشدار داد که در صورت شکست تلاشها برای رسیدن به توافق جدید «درگیری نظامی تقریبا اجتنابناپذیر» خواهد بود.
به نوشته آقای سایکل در عین حال نشانههایی از امید دیده میشود؛ گفته شده که واشنگتن «به طور جدی» در حال بررسی پیشنهاد ایران برای مذاکرات غیرمستقیم است و ترامپ هم به تازگی گفته ممکن است ایران مایل به مذاکره مستقیم باشد.
ایران در آستانه بمب هستهای
به اعتقاد این استاد سابق دانشگاه ملی استرالیا با این حال، انتظار نتیجه سریع که بتواند رئیسجمهور عجول آمریکا را راضی کند، بسیار خوشبینانه خواهد بود، بهویژه که ترامپ تحت فشار شدید دوست نزدیک خود بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل قرار دارد.
نتانیاهو مدتهاست که معتقد است تنها راه جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای و محدود کردن توان نظامی و نفوذ منطقهای این کشور، اقدام نظامی است.
جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده که برنامه هستهایاش اهداف صلحآمیز دارد، اما آمریکا و متحدانش به ویژه اسرائیل همواره نسبت به نیتهای ایران تردید داشتهاند.
از زمان خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، ایران برنامه هستهای خود را به طور چشمگیری گسترش داده؛ سانتریفیوژهای پیشرفتهتر نصب کرده و غنیسازی اورانیوم را تا ۶۰ درصد رسانده که فقط یک قدم با سطح تسلیحاتی فاصله دارد. برآورد میشود که تهران در صورت تصمیم به ساخت بمب، طی چند ماه یا حتی چند هفته قادر به تولید آن باشد.
عملیات نظامی اسرائیل علیه نیروهای متحد ایران در غزه، لبنان و سوریه و همچنین درگیری مستقیم با ایران، باعث شده برخی مقامهای جمهوری اسلامی خواستار حرکت به سوی تولید سلاح هستهای شوند.
سایکل در ادامه افزود، همانطور که در کتابم به این نکته پرداختهام که آیتالله خامنهای نسبت به ترامپ و به طور کل به سیاستمداران آمریکایی بیاعتماد است. خامنهای ماه گذشته نامه ترامپ را «فریبی» از سوی رهبر کشوری دانست که ایران او را مدتهاست نماد «قدرت استکباری» میداند؛ قدرتی که به جای مذاکره، قصد دیکته کردن خواستههایش را دارد.
کمال خرازی، مشاور ارشد رهبر جمهوری اسلامی و وزیر خارجه پیشین ایران، آمریکا را به «جنگ روانی» متهم کرده و عباس عراقچی، وزیر خارجه فعلی هم گفته بدون تغییر سیاست فشار حداکثری از سوی واشنگتن، مذاکره مستقیم بیفایده است.
عراقچی گفته است ایران در صورت لغو تحریمها آماده است مذاکرات درباره برنامه هستهای را از سر بگیرد.
خواستههای دو طرف
به اعتقاد سایکل با وجود این بیاعتمادی تاریخی به آمریکا، تهران برای گشودن راه گفتوگوهای غیرمستقیم ابراز آمادگی کرده اما هنوز شکاف بزرگی بین خواستههای دو طرف وجود دارد.
واشنگتن دستکم خواهان آن است که ایران سطح غنیسازی اورانیوم را برای مدت نامحدود به ۳.۷ درصد (مطابق برجام) محدود کند و نظارت گسترده آمریکا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بپذیرد.
در مقابل، ایران حداقل خواستههایی چون آزادسازی داراییهای بلوکهشده، لغو همه تحریمها و تضمین ماندگاری توافق توسط دولتهای بعدی آمریکا را مطرح کرده است.
با این حال، بدون اقدامات اعتمادساز جدی، رسیدن به توافقی تازه ممکن نیست. از آنجا که این ترامپ بود که از برجام خارج شد حالا وظیفه اوست که فرایند اعتمادسازی را آغاز کند؛ اقداماتی مانند، آزادسازی داراییهای ایران در آمریکا، لغو بخشی از تحریمها برای خرید کالاهای غیرنظامی از جمله هواپیماهای مسافربری از بویینگ و ایرباس و عقبنشینی از تهدید به اقدام نظامی آمریکا یا اسرائیل.
به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
با توجه به عمق دشمنی و بیاعتمادی دیرینه میان دو طرف، دستیابی به توافق تازه دشوارتر از طبلهای جنگ به نظر میرسد. اما با توجه به غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ و مشکلات جدی داخلی و خارجی جمهوری اسلامی، احتمال دستیابی به توافق هم کاملا منتفی نیست.