خزانِ زندگی در بهار ایلام؛ زنگ خطر آسیب‌های اجتماعی کِی شنیده می‌شود؟

ایلام - ایرنا - فاجعه قتل‌عام خانوادگی در شهر ایلام، همچون زخمی ژرف، بهاری‌ترین روزهای ایلام را به خزان نشاند؛ این حادثه تلخ، پرده از آسیب‌های پنهان اجتماعی برداشت، اما آیا این بار جامعه و مسئولان، صدای زنگ هشدار را خواهند شنید؟

به گزارش خبرنگار ایرنا، از سپیده دم تاریخ تاکنون، جوامع انسانی با آسیب‌های فردی و اجتماعی گوناگونی دست به گریبان بوده‌اند، خودکشی، دیگرکشی، قتل و... همواره سایه‌ای سنگین بر مسیر توسعه و پیشرفت جوامع افکنده‌اند.

در کوهساران سبز و پهنه‌های آرام ایلام، گویی طبیعت دستان نوازشگر خود را بر سر این مرز و بوم گسترده است، صدای نسیم در لابه لای درختان بلوط، قصه‌های کهن از مهر و حماسه بازگو می‌کند؛ قصه‌هایی از مردمانی که همواره در برابر سختی‌ها قد برافراشته‌اند.

اما زیر این آرامش ظاهری، گاه زخم‌هایی عمیق در دل جامعه تنیده می‌شود که نه از طبیعت، بلکه از ناملایمت های زندگی انسانی برمی‌خیزد.

حادثه تلخ چند روز گذشته ایلام، حدیث سوگی است که نه تنها یک خانواده، بلکه وجدان اجتماعی را به لرزه درآورد.

تراژدی‌ که یادآور شکست‌هایی است که از غفلت، طغیان و سنگینی آسیب‌های اجتماعی بر بستر خانواده‌ها شکل می‌گیرد.

ایلام اگرچه سرزمین صلابت و زیبایی است، اما در سایه این رخدادها، زخمی از رنج و آسیب بر چهره‌اش نقش بسته است؛ زخمی که نیازمند درمانی عمیق، پایدار و انسانی است.

در پس این داستان تلخ، باید پرسید: کدام غفلت‌ها، کدام بی‌توجهی‌ها و کدام دردهای پنهان، این تلخی را رقم زدند؟ گویی زمان فرا رسیده است تا نه تنها این فاجعه به یاد سپرده شود، بلکه چراغی برای شناخت ریشه‌های بحران روشن گردد.

آسیب‌هایی نظیر اعتیاد، طلاق، خودکشی و دیگرکشی سال‌هاست که زنگ خطر را در ایلام به صدا درآورده‌ است، اما حادثه تلخ هفته گذشته، قتل‌عام یک خانواده چهار نفره به دست پدر، این وضعیت را به کابوسی وحشتناک و بحرانی تمام‌عیار تبدیل کرده است.

این رویداد تکان‌دهنده، ضرورت بازنگری جدی در رویکردها و انجام پژوهش‌های دقیق و علمی را برای متولیان امر و دلسوزان این منطقه بیش از پیش آشکار می‌سازد.

این تراژدی تلخ، که سرمایه‌های انسانی و اجتماعی را هدف قرار داده، ایجاب می‌کند که مسئولان مرتبط با بسیج تمامی ظرفیت‌های موجود، شامل افکار عمومی، امکانات اداری و انسانی، رسانه‌، مساجد، مراکز علمی-پژوهشی و مدارس، مسیر این «سمفونی سیاه» را مسدود کنند.

اتفاق ناگوار بلوار سیدالشهدا، آذرخشی سوزان بود که با اعلام آن، جان و روح ساکنان این دیار را در معرض اندوه و عزا قرار داد، از این رو، تحلیل، تبیین، کالبدشکافی و کشف ریشه‌های بنیادین این فاجعه، به مطالبه عمومی تبدیل شده است تا بیش از این، شأن و جایگاه جامعه ایلام مورد خدشه قرار نگیرد.

روایت یک حادثه تلخ در ایلام

پدری خانواده‌ سه نفره‌اش را به کام مرگ کشاند و خود نیز به زندگی خود پایان داد

هنوز دقایقی از ساعت ۲۱ نوزدهم فروردین نگذشته بود که خبری کوتاه، بهمنِ بهت و حیرت را در بهار بر سر مردمان ایلام آوار کرد: «فاجعه‌ای تلخ در خیابان سیدالشهدا…»

در این حادثه هولناک، پدری، همسر و دو پسر خود را با سلاح گرم به قتل رساند و سپس با همان اسلحه به زندگی خود پایان داد، این خبر کوتاه، وجدان ایلامی ها را به درد آورد و همه را در شوک فرو برد.

در حالی که تحقیقات پلیس و مقام‌های قضایی برای روشن شدن انگیزه این جنایت فجیع آغاز شده و ادامه دارد، سکوت و اندوه همچنان فضای شهر را فرا گرفته است. این حادثه تلخ، بار دیگر زنگ خطر آسیب‌های اجتماعی و بحران‌های خانوادگی را به صدا درآورد.

واکاوی ریشه‌ها؛ نگاهی به دیدگاه کارشناسان

برای یافتن پاسخ به پرسش‌هایی که ذهن هر شنونده ای را درگیر می کند و درک بهتر ابعاد این فاجعه، به سراغ کارشناسان حوزه آسیب‌های اجتماعی و روانشناسی رفتیم:

کارشناس آموزش خانواده، فاجعه بلوار سیدالشهدا را ناشی از «ناهنجاری‌های روانی، بحران‌های اقتصادی، گسست‌های خانوادگی و تنش‌های انباشته‌شده فردی» دانست.

«هوشنگ رحمانی»، با بیان اینکه این حادثه «انفجار خشمی خاموش» است، تاکید کرد که باید با «درمان دائمی و منطقی»، به دنبال راهکارهایی برای جلوگیری از تکرار چنین وقایعی تلخ بود.

وی افزود: این حادثه رقت‌بار که در تاریکی یک خانه و در غیاب مداخله‌های به‌موقع نهادهای متولی شکل گرفت، با فوران خشونت، احساس امنیت را متزلزل و کانون گرم خانواده را به صحنه‌ای از ناامنی، ترس و توحش بدل کرد.

رحمانی سکوت نهادهای حمایتی و نظارتی، کاهلی نهادهای آموزشی و پرورشی، نبود راهبرد گفت‌وگوی عمومی و فقر مهارت‌های سازش و سلامت روان را از مهم‌ترین عوامل این فاجعه برشمرد.

وی تصریح کرد: وقتی فردی خانواده‌اش را به قتل می‌رساند، نباید تنها بر شخصیت و روان او متمرکز شد، بلکه باید آن را تلاقی فشارهای اقتصادی، انزوای روانی، تبعیض‌های ناروا، نبود مهارت‌های حل مساله و امکان دسترسی به خدمات روان‌درمانی ارزیابی کرد.

عضو هیات علمی دانشگاه اهواز، نیز با اشاره به پیچیدگی این موضوع، تاکید کرد که این حادثه نیازمند «یک کار پژوهشی دامنه‌دار» است.

«حمدالله جایروند» با بیان اینکه ممکن است عوامل گوناگونی در این «جنون آنی» دخیل باشند، به مواردی همچون فشارهای سنگین روانی، مشکلات لاینحل زندگی، ویژگی‌های شخصیتی تکانشگر، درک ناگهانی آشفتگی خانوادگی، عدم پذیرش هویت فرهنگی و اجتماعی، نبود درک معنابخشی مذهب و الزام های اخلاقی، فقر و مشکلات مالی اشاره کرد.

وی حادثه ایلام را «یک هشدار بحرانی» توصیف کرد و یادآور شد: خودکشی یک عامل چندعلتی است و نیازمند بررسی تمام عوامل آن شامل عوامل زیستی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی، معیشتی، روانشناختی، معنوی و مذهبی است.

کارشناس دینی و مذهبی استان ایلام نیز با ابراز تاسف عمیق از این رخداد، یاد و ذکر خدا را در کاهش تنش‌های درونی و هنجارشکنی جمعی بسیار مفید دانست.

حجت‌الاسلام «سید ابوالقاسم حسینی» با تاکید بر نقش مساجد به عنوان «مراکز مهم فرهنگی»، گفت: خانواده‌ها در کنار مسائل مادی و دنیوی، باید به فکر توسعه و تعمیم زیرساخت‌های معنوی و اعتقادی خود و فرزندانشان هم باشند.

راهکارهایی برای برون‌رفت از بحران

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و آنچه که کارشناسان در این گزارش بیان کردند، مقابله با بحران‌های اجتماعی و جلوگیری از تکرار حوادث تلخی مانند قتل‌عام خانوادگی در ایلام، نیازمند اتخاذ سیاست‌ها و اجرای برنامه های مؤثر و هدفمند است.

در این راستا، پیشنهادهایی ارائه شده که می‌تواند زمینه‌ساز تغییرهای مثبت در بستر جامعه شود.

این اقدامات شامل تقویت نهادهای حمایتی و فراهم‌سازی خدمات مشاوره‌ای و روان‌درمانی رایگان و قابل‌دسترس، آموزش مهارت‌های زندگی و افزایش سطح آگاهی عمومی در خصوص آسیب‌های اجتماعی، ایجاد فرصت‌های شغلی و بهبود شرایط اقتصادی خانواده‌ها، و تقویت نقش نهادهای مذهبی و فرهنگی در ترویج ارزش‌های اخلاقی و معنوی است.

همچنین، همکاری میان دستگاه‌های اجرایی دولتی، سازمان‌های مردم‌نهاد و بخش خصوصی به عنوان گامی مؤثر در کاهش آسیب‌های اجتماعی مورد تأکید قرار گرفته است.

کارشناسان بر این باورند که اجرای این راهکارها می‌تواند جامعه را به سوی آرامش بیشتر و کاهش تنش‌های اجتماعی هدایت کند.

در تاریکی این فاجعه، صدای گام‌های درد و رنج هنوز در کوچه‌های ایلام طنین‌انداز است؛ اما امید، همچون ستاره‌ای پنهان در دل شب، هنوز می‌درخشد.

خانواده‌ها، درختانِ این جامعه‌اند؛ اگر ریشه‌هایشان خشک شود، هیچ برگ سبزی بر شاخه‌های زندگی نمی‌ماند، اما اگر دست در دست هم، زمین سخت خشونت و آسیب را با چشمه‌های تلاش، همدلی و آگاهی آبیاری کنیم، بو و طراوت زندگی همچنان جاری و ساری خواهد بود.

این زخم، اگرچه ژرف است، اما می‌تواند درس‌های بزرگی به همراه داشته باشد، درس‌هایی که نه تنها درد را روایت کند، بلکه می تواند راهی به سوی بهبود باز کند.

حادثه تلخ ایلام، زنگ هشدار برای همه مسئولان و دلسوزان استان است، آیا این بار، صدای این زنگ شنیده خواهد شد؟ آیا گام های عملی و ریشه‌ای برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی در ایلام برداشته خواهد شد؟

آینده این استان در حوزه آسیب های اجتماعی از چنین سنخی، در گرو پاسخ به این پرسش ها است.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha