جان کری، وزیر خارجه پیشین آمریکا در مقالهای در والاستریت ژورنال نوشت که در ۱۰ سال اخیر تغییرات اساسی در توازن قوا به وجود آمده و جمهوری اسلامی نیز متحمل اشتباهات ژئوپولیتیک بسیاری شده است. این امر تهران را به گوشه رینگ کشانده و بخت دستیابی ترامپ به توافق گسترده با ایران را افزایش داده است.
جان کری که در زمان ریاستجمهوری باراک اوباما وزیر خارجه آمریکا بود و از معماران اصلی برجام محسوب میشود، طی این مقاله مشترک با توماس کاپلن در والاستریت ژورنال نوشت که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده فرصتی تاریخی در اختیار دارد تا به توافقی با جمهوری اسلامی ایران دست یابد که بتواند منطقه و جهان را امنتر کند.
آقای کری نوشت: «ده سال پس از آخرین توافق هستهای با جمهوری اسلامی ایران، توازن قوا بهطرز چشمگیری تغییر کرده است. ائتلافی که در سال ۲۰۱۵ فرصتها و چالشهای مذاکره را تعریف میکرد دیگر وجود ندارد و اروپا با تهران روابطی دارد. تحریمهای هستهای چندجانبهای که جهان برای کشاندن تهران پای میز مذاکره وضع کرده بود، مدتهاست از بین رفتهاند و بازگشتی هم در کار نیست. روابط با مسکو و پکن نیز بهسبب اختلافات درباره اوکراین و تجارت، دستخوش تغییر شدهاند. بهبیان دیگر، این بار برای دستیابی به توافق جدید تنها دو طرف و نه هشت طرف وجود دارند.»
نویسندگان این مقاله بر این باورند که تحولات گسترده ۱۸ ماه گذشته در خاورمیانه، از جمله تضعیف چشمگیر حماس و حزبالله به عنوان نیروهای نیابتی تهران، سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه، حملات اسرائيل به سامانههای پدافند هوایی ایران و همچنین اقتصاد رو به احتضار کشور و افزایش نارضیاتیهای داخلی، احتمالا جمهوری اسلامی ایران را به بازنگری در منافعش وادار کرده است.
در این مقاله آمده است: «جمهوری اسلامی اگرچه در حال حاضر با دست ضعیفی پای میز مذاکره نشسته، اما بیش از هر زمان دیگری به ساخت بمب اتمی نزدیک شده است. برخی معتقدند اکنون باید تنها بر توافق هستهای جدید تمرکز کرد، اما ما بر این باوریم که امکان دستیابی به توافقی گستردهتر نیز وجود دارد. توافق جدید میتواند و باید فراتر از محدوده مذاکرات پیشین باشد.»
جان کری و توماس کاپلن نوشتند: «دونالد ترامپ میتواند بهدنبال توافقی باشد که بهطور کامل مانع از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به برنامه هستهای خطرناک شود. او باید ابتدا غنیسازی اورانیوم را فراتر از سطح مصرف غیرنظامی ممنوع کرده و تعطیلی سایتهای مستحکم یا زیرزمینی را الزامی بداند. سقفی سختگیرانه برای میزان مواد شکافتپذیر در اختیار ایران، همراه با نظام بازرسی جامع و موثر برای تضمین پایبندی، باید بخش جداییناپذیر توافق باشد. این تعهدات باید همیشگی و قابل راستیآزمایی باشند.»
به گفته جان کری و توماس کاپلن، جمهوری اسلامی ایران در چارچوب توافق جدید باید «محدودیتهای شدید بر برنامه موشکهای بالستیک خود را بپذیرد و بهطور کامل حمایت از نیروهای نیابتی و تروریسم را متوقف کند.»
در این مقاله همچنین آمده است: «در کنار فشار، مشوقهایی نیز وجود دارند. اگر ایران بهطور کامل به مفاد یک رابطه جدید پایبند باشد، همه تحریمهای اقتصادی فلجکننده مرتبط با فعالیتهای غیرقانونی هستهای، موشکی و منطقهایاش میتوانند لغو شوند. برقراری روابط دیپلماتیک با ایالات متحده نیز میتواند ممکن شود.»
نویسندگان مقاله با اشاره به هشدارهای علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر این که توافق جدید باید دارای تضمینهایی باشد که روسای جمهوری آینده ایالات متحده نتوانند از آن خارج شوند، افزودند: «سنا باید این وضعیت جدید را با تصویب یک معاهده الزامآور قانونی تثبیت کرده و بدینوسیله نگرانی اصلی جمهوری اسلامی ایران را درباره امکان لغو توافقات اجرایی توسط دولتهای بعدی برطرف کند. در گذشته بسیاری از سناتورهای دموکرات از راهحل صلحآمیز برای تهدید هستهای جمهوری اسلامی ایران حمایت کردهاند. اما این تنها دونالد ترامپ است که با ارتباطات عمیق با سناتورهای جمهوریخواه میتواند اکثریت دوسوم لازم برای تصویب چنین معاهدهای را فراهم آورد.»
به گفته جان کری و توماس کاپلن، تهران از نظر ژئوپولیتیکی گزینه بهتری از توافق با آمریکا ندارد. آقای خامنهای اکنون این فرصت را دارد که با عقبنشینی از سیاست حمایت از نیروهای نیابتی که به باور نویسندگان این مقاله «راهبردی شکستخورده» است، از رویارویی نظامی با آمریکا یا اسرائيل اجتناب کند. آنها این اقدام را تصمیم روحالله خمینی، رهبر پیشین جمهوری اسلامی ایران به قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت و پایان جنگ با عراق دانستند. آقای خمینی در آن زمان این اقدام را چون «نوشیدن جام زهر» دانسته بود.