اندروید دیگر «ضد آیفون» نیست؛ از محدودیت شخصیسازی تا طراحیهای کپیپیستی
دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰مطالعه 10 دقیقهاندروید و iOS زمانی رقبای سرسختی بودند، اما این روزها مثل دوقلوهای همسان به نظر میرسند. نبود امکان ارتقای سختافزاری، باغ محصور نرمافزاری، یکنواختی در طراحی و کمبود قابلیتهای شخصیسازی، زمانی ویژگیهای شاخص آیفون محسوب میشدند؛ اما با گذر زمان پای گوشیهای اندرویدی هم به این مسیر کشیده شد. بیایید نگاهی به «آیفونیزهشدن اندروید» بیندازیم.
پایان دوران غرب وحشی در اندروید
اندروید در آغاز راه، تضادی آشکار با iOS داشت. سیستمعامل اپل بسته بود، اما اندروید متنباز بود. جیلبریک آیفون بهسادگی ممکن نبود، اما روت کردن یک گوشی اندرویدی چند ثانیه بیشتر وقت نمیگرفت. روزگاری که تنها امکان شخصیسازی در iOS جابهجایی آیکونها بود، اندروید کلیدهای پادشاهی را بهدست کاربر میداد.
نصب دستی اپلیکیشنها (سایدلود)، ماد کردن، دسترسی آسان توسعهدهندگان مستقل به پلیاستور، اپلیکیشنهایی که میتوانستند با هم ارتباط برقرار کنند و اتوماسیونهای پیچیده بسازند و همچنین ایدههای جسورانه و خلاقانهی سازندگان سختافزار، همه و همه اندروید را به لینوکسِ گوشیهای هوشمند بدل کرده بودند که تعجبی هم ندارد؛ هستهی اندروید بر پایهی لینوکس توسعه یافته است.
زمانی اندروید، لینوکس گوشیهای هوشمند بود
جوامع پرشور بسیاری حول محور این آزادی شکل گرفته بودند؛ فضایی که iOS هرگز توان رقابت با آن را نداشت. علاقهمندان و ماجراجویان دنیای فناوری در انجمنهای آنلاین به اشتراکگذاری منابع و کمک به یکدیگر میپرداختند.
فضای آن روزها سرشار از هیجان و سرکشی بود، اما اکنون تقریباً تمام تولیدکنندگان بزرگ، سختافزارهای خود را قفل کردهاند. باز کردن بوتلودر بسیاری از گوشیها ممکن نیست و حتی اگر موفق به روت کردن دستگاه شوید، اپلیکیشنهای بانکی و برنامههای حفاظتشده با DRM مثل نتفلیکس قطعاً روی گوشی شما کار نخواهند کرد. اندروید امروزه با قابلیتی بهنام «Play Integrity API» عرضه میشود که در صورت روت بودن یا باز بودن قفل دستگاه به اپلیکیشنها هشدار میدهد که به کاربر اعتماد نکنند.
امروزه تقریباً تمام تولیدکنندگان بزرگ اندروید، سختافزارهای خود را قفل کردهاند
جامعهی مادینگ اندروید تقریباً از بین رفته است و دیگر از آن حجم انبوه رامهای شخصیسازیشدهای که گوشی کاربر را سالها پس از پایان پشتیبانی رسمی، زنده نگه میداشتند خبری نیست. گوگل حتی در حال برداشتن گامهایی برای حذف نصب دستی اپها است.
وانپلاس نمونهی بارز این تغییرات محدودکننده است. نخستین گوشی وانپلاس یک «قاتل پرچمدار» واقعی بود که با سیستمعامل Cyanogen OS و برپایهی رام محبوب CyanogenMod عرضه شد. این برند با قیمت مناسب و قابلیتهای پیشرفته، اعتماد کاربران حرفهای را جلب کرد. وانپلاس کاربران را به مادینگ و دستکاری نرمافزار تشویق میکرد و انجمنهای آن همیشه مملو از بحث و تبادل نظر بود.
در آن دوران گوشیهای وانپلاس تقریباً هیچ اپلیکیشن اضافهی پیشفرضی نداشتند، بهراحتی قفلشان باز میشد و از ریکاوریهای سفارشی پشتیبانی میکردند. اما پس از ادغام وانپلاس با برند چینی اوپو و نشستن ویژگیهای رابط کاربری ColorOS بر OxygenOS، همهچیز تغییر کرد. بهتدریج نوبت قفلشدن بوتلودرها، افزوده شدن اپهای بیفایده، عقبافتادن بهروزرسانیها و درنهایت، قفلشدن کاربران در اکوسیستمی به سبک اپل فرا رسید. امروزه دیگر باز کردن قفل یا روت کردن گوشیهای وانپلاس تقریباً غیرممکن شده است.
پایان دوران شخصیسازی بیحد و مرز
وقتی کنترل کامل سختافزار گوشیتان را در دست داشته باشید، میتوانید آن را تا مرزهای شخصیسازی مطلق پیش ببرید. در آن دوران، میشد سیستمعامل پیشفرض گوشی را با یک رام سفارشی جایگزین کرد؛ رامهایی که گاه امکاناتی فراتر از نسخهی رسمی اندروید ارائه میدادند. حتی امکان تهیهی نسخهی پشتیبان لحظهای از تمام سیستم وجود داشت؛ بهگونهای که همهچیز یعنی حتی چینش آیکونها روی صفحهی اصلی هم دقیقاً قابل بازیابی بود.
رام CyanogenMod را در نظر بگیرید. آن زمان که گوشی سامسونگ گلکسی ۵ با اندروید ۲.۲ (با نام رمز Froyo) و رابط کاربری تاچویز عرضه شده بود، بهصورت رسمی، امکان ارتقای آن به نسخهای بالاتر از Froyo وجود نداشت. هنگامی که نسخهی اندروید ساندویچ بستنی (اندروید ۴.۰) عرضه شد، سامسونگ مدتها بود که پشتیبانی از آن گوشی را متوقف کرده بود. بنابراین، کاربرانی که میخواستند اندروید ۴ را روی گوشی قدیمی خود تجربه کنند، راهحل سادهای داشتند: روتکردن گوشی و نصب سیانوژن ماد، رام سفارشی مبتنیبر اندروید ۴.۴.
به همین سادگی، گوشی قدیمی اکنون اندروید ۴.۰ را اجرا میکرد؛ آن هم با دهها قابلیت اضافهای که حتی نسخهی رسمی اندروید ۴.۰ نیز از آنها بیبهره بود. سیانوژن مود سالها پیش از آنکه اندروید رسمی به این قابلیت مجهز شود، کنترل دقیق بر روی مجوزهای اپلیکیشنها را ممکن ساخته بود و کاربر میتوانست بهطور دقیق تعیین کند که هر اپلیکیشن به چه دادهها یا سختافزارهایی دسترسی داشته باشد. اندروید تازه چند سال است که از این قابلیت بهره میبرد.
سیانوژن ماد، سالها پیش از اندروید کنترل دقیق روی مجوز اپلیکیشنها را ممکن کرده بود.
در سیانوژن ماد حتی گزینهای برای قطع دسترسی کامل اپلیکیشنها به اینترنت وجود داشت. تقریباً تمام جنبههای رابط کاربری بهصورت کامل قابل شخصیسازی بود: از فونتها و آیکونها گرفته تا نوار وضعیت، نوتیفیکیشن، صفحهی قفل، انیمیشنها، ویجتها و حتی تغییر عملکرد دکمههای فیزیکی گوشی. از همه مهمتر، این رام کاری کرده بود که گوشی قدیمی سریعتر از هر زمان دیگری کار کند؛ حتی سریعتر از زمانی که اندروید رسمی سامسونگ روی آن بود.
حتی اگر سیستمعامل را بهطور کامل عوض نمیکردید، میتوانستید با ابزارهایی مثل Xposed، فریمور رسمی گوشی را به صورت ماژولار دستکاری کنید و قابلیتهایی مثل اورکلاک یا آندرکلاک پردازنده، فریز کردن اپلیکیشنها برای صرفهجویی در مصرف باتری، حذف نرمافزارهای ناخواسته و احیای عملکرد گوشی را تا مدتها پس از پایان پشتیبانی رسمی در اختیار داشته باشید.
روح حاکم بر اندروید در آن دوران، حس مالکیت مطلق بود. دسترسی در سطح ادمین باعث میشد اندروید نه یک سیستمعامل، بلکه یک بوم نقاشی باشد. درست است که اندروید امروز از همیشه صیقلخوردهتر و قدرتمندتر است، اما بیشتر حس یک تجربهی از پیش تعیینشده را دارد، نه یک محیط قابل دگرگونی.
سختافزار اندروید در مسیر آیفون
در عرض یک دهه، بدون آنکه متوجه شویم، گوشیهای ما بسیاری از ویژگیهای ارزشمند خود را از دست دادند. زمانی، تمام گوشیهای هوشمند یک جک هدفون، درگاه microSD، باتری قابل تعویض، رادیوی FM و شیارهای فیزیکی سیمکارت داشتند. علاوه بر اینها، جزئیات کاربردی و هوشمندانهای هم وجود داشت که زندگی را سادهتر میکردند: مثل LEDهای اعلان، دکمههای فیزیکی شاتر دوربین یا مادونقرمزهایی که گوشی را به ریموت کنترل تلویزیون یا کولر تبدیل میکردند.
اما سازندگان فهمیدند که اگر درگاهها را حذف کنند، میتوانند لوازم جانبی بیشتری بفروشند و البته ضدآب کردن گوشیها هم بدون باتری قابلتعویض، سادهتر و ارزانتر میشود. امروز، گوشیهای اندرویدی صرفاً به تکههای مهرومومشدهای از پلاستیک و فلز بدل شدهاند با یک درگاه USB-C ساده. در گذشته، گوشیهای اندرویدی، تعمیرپذیری فوقالعاده بالایی داشتند. تنها با ناخن میتوانستید قاب پشتی را باز کنید و باتری را عوض کنید. به همین ترتیب، تعویض دوربین، نمایشگر، دکمهها، درگاه شارژ، جک هدفون یا حتی کل صفحهنمایش تنها به کمی دانش فنی و یک پیچگوشتی کوچک نیاز داشت.
سازندگان فهمیدند که اگر درگاهها را حذف کنند، میتوانند لوازم جانبی بیشتری بفروشند
انجمنهایی که بالاتر به آنها اشاره شد، تمام منابع لازم برای تعمیر و شخصیسازی را در اختیار کاربران قرار میدادند. اما حالا برای تعمیر یک گوشی اندرویدی به آموزش و تجهیزات تخصصی نیاز دارید. طراحی گوشیها بهشدت غیرماژولار شده و تعویض یک قطعهی معیوب، اغلب به معنای تعویض کل مجموعهی مرتبط است.
در تقلیدی تمامعیار از اپل، برخی سازندگان مانند سامسونگ به سیاست «تعمیرگاه مجاز» روی آوردهاند. آنها در صورت تشخیص تعمیرات غیرمجاز، قابلیتهای خاصی از گوشی را غیرفعال میکنند. سامسونگ حتی تعمیرکاران را وادار میکند گوشیهایی را که با قطعات غیررسمی (خریدارینشده از سامسونگ) به آنها مراجعه میشود، «باز» کرده و قطعات را از کار بیندازند. تصور کنید گوشیتان را برای تعمیر به مغازه بردهاید و هنگام بازگشت با یک گوشی ازکارافتاده روبهرو میشوید! همینقدر قلدرمآبانه!
طراحیهای کپیپیستی
گوشی Y9s هواوی را به یاد دارید؟ این گوشی که در سال ۲۰۱۹ عرضه شد، خاص بود چون در آن نه خبری از بریدگی زشت دوربین بود و نه حفرهای در نمایشگر؛ بلکه برخلاف تقریباً همهی گوشیهای بازار، دوربین سلفی آن روی یک ماژول پاپآپ قرار داشت که تجربهی تماشای یک نمایشگر تمامصفحه را ممکن میکرد. آیا از لحاظ فنی کاربردی بود؟ نه خیلی. آیا پس از چهار سال استفاده خراب شد؟ بله، کاملا. اما بیتردید یک تجربهی منحصربهفرد بود. در آن دوران، گوشیها پر بودند از چنین ماژولهای خلاقانهای.
گوشی LG Wing را چطور؟ صفحهنمایش دوم آن بهصورت افقی باز میشد و به شکل حرف T درمیآمد. میتوانستید همزمان که درحال تماشای یوتیوب در یک صفحه هستید، در صفحهی دیگر نظرات را بالا و پایین کنید! یا سامسونگ Beam که ظاهرش شبیه یک گوشی معمولی بود، اما یک پروژکتور واقعی درون آن تعبیه شده بود. سامسونگ حتی گوشیای هم به نام گلکسی S4 zoom داشت که بیشتر یک دوربین دیجیتال واقعی بود که با تجهیز به صفحهنمایش بزرگ تظاهر به گوشی اندرویدی بودن میکرد!
اچتیسی محصولی داشت که هم دوربین سهبعدی داشت و هم نمایشگری سهبعدی برای دیدن همان تصاویر! سونی یک گوشی اندرویدی ساخته بود که کنترلر بازیاش از کناره بیرون میآمد، درست مثل یک کنسول دستی پلیاستیشن. پروژههای ماژولار فراوانی پس از آن دوران آغاز شدند که از جمله آنها میتوان به Moto Z موتورولا، پروژهی مفهومی Ara از گوگل و LG G5 اشاره کرد. در این محصولات میتوانستید مانند قطعات لگو، اجزایی مثل دوربین یا باتری را تعویض کنید و گوشیای بسازید که واقعاً مال خودتان باشد.
سازندگان اندرویدی اهل ریسک بودند، حتی اگر این ریسکها همیشه نتیجه نمیداد
ریسکپذیری باعث شکوه آن دوران شده بود، اما امروز تمام گوشیهای اندرویدی به تکههایی براق و یکشکل تبدیل شدهاند که فقط چند لنز غولآسا روی قاب پشتیشان چسبانده شده است. همگی تبدیل به محصولاتی یکدست و بیروح شدهاند که حتی در متریال ساخت هم کپی یکدیگرند.
در پشت تمام گوشیهای اندرویدی با برآمدگیهای بدقوارهای مواجه میشوید که از لحاظ فرم و اندازه، چیزی شبیه شعلهی اجاق گاز است. اگر این روند ادامه یابد، احتمالاً بهزودی بتوانیم از آنها بهعنوان پایهی نگهدارندهی گوشی استفاده کنیم! وقتی هم که گوشی را برمیگردانید، یک حفرهی پانچشده یا بریدگی زشت دیگر پیدا میکنید که به شکلی نچسب، در دل نمایشگری چشمنواز نفوذ کرده است.
صحبت از نمایشگر شد، من واقعاً دلتنگ گوشیهای کوچک هستم. امروزه تقریباً تمام گوشیهای هوشمند نمایشگرهای بزرگ و دستوپاگیر دارند. برای مثال، گلکسی S25 اولترا نمایشگری ۶٫۹ اینچی دارد. یکزمانی گوشیهایی مانند هواوی P8 Lite با نمایشگر ۵ اینچی، بهراحتی در کف دست جا میشدند و میتوانستید بدون زحمت، انگشتتان را به تمام نقاط صفحه برسانید.
خطر در کمین سایدلود اپ در اندروید
از سوی دیگر، گوگل فرایند سایدلود اپها را هم سختتر کرده و بدین ترتیب یکی از نقاط قوت همیشگی اندروید در برابر iOS یعنی امکان نصب مستقیم اپلیکیشنها در معرض نابودی است. قبلا تا وقتی فایل APK را در اختیار داشتید، میتوانستید هر برنامهای را روی گوشی نصب کنید. حتی فراتر از آن، وابسته به پلیاستور هم نبودید، چون صدها فروشگاه برنامهی جایگزین وجود داشتند که اپلیکیشنهای رایگان و متنباز ارائه میدادند. اما گوگل این آزادی را برنمیتابد و عملاً شروع به محدود کردن سایدلود در اندروید کرده است.
قابلیت سایدلود اپها در اندروید در معرض نابودی است
API جدید Google Play Integrity اکنون میتواند کاربران اندروید را مجبور کند اپلیکیشنهایی را که بهصورت سایدلود نصب کردهاند، از پلیاستور مجدداً نصب کنند. البته فعلاً استفاده از این مکانیزم به تصمیم توسعهدهنده بستگی دارد، اما مسیر پیش رو کاملا قابل پیشبینی است. نمیخواهم قضیه را بیش از حد بزرگ کنم و بگویم گوگل قصد دارد بهکلی سایدلودینگ را حذف کند، اما الگویی نگرانکننده در حال شکلگیری است: گوگل بهوضوح در تلاش است تا پلیاستور را به نقطهی کنترل مرکزی توزیع اپلیکیشنها در اندروید تبدیل کند.
همین حالا هم گوگلزدایی از یک گوشی اندرویدی کاری فوقالعاده دشوار است، چون بسیاری از اپهای پرکاربرد برای عملکرد صحیح به سرویسهای گوگل وابستهاند. با هر نسخهی جدید اندروید، هشدارهای بیشتر، محدودیتهای سختگیرانهتر و تنظیمات پنهانتری به سیستمعامل اضافه میشود.
درنهایت، اندروید به باغ محصور گوگل تبدیل خواهد شد؛ درست همان نقشی که iOS برای اپل ایفا میکند. بهتدریج با محیطی صیقلخورده و یکنواختتر از همیشه طرف خواهیم بود که برای ما، بهمعنای کاهش انتخابها و از دست رفتن آزادی شخصیسازی خواهد بود. اندروید حالا چیزی را از دست داده است که زمانی منحصربهفردش کرده بود.