واکنش استراتژیک ایران برتری نظامی اسرائیل و آمریکا را به چالش کشید

نشریه نیجریه‌ای «نپچون پرایم» نوشت: واکنش استراتژیک ایران در مقابل حملات اسرائیل، نه تنها واژه بازدارندگی را بازتعریف می‌کند، بلکه برتری نظامی اسرائیل و آمریکا را نیز به چالش می‌کشد.

به گزارش گروه بین‌الملل ایسکانیوز؛ این نشریه همچنین نوشت: اشغال سرزمین‌های فلسطینی توسط اسرائیل و اقدامات نظامی در غزه و لبنان، منعکس‌کننده دیدگاه رئالیسم در روابط بین‌الملل است؛ جایی که دولت‌ها قدرت و امنیت را بر اخلاق یا قوانین بین‌المللی اولویت می‌دهند. اسرائیل با پشتوانه ایالات متحده آمریکا استراتژی را برای کنترل سرزمین و قدرت نظامی اتخاذ کرده است که تضمین سلطه و امنیت آن را حفظ می‌کند. اتحاد اسرائیل با آمریکا به آن اجازه می‌دهد تا با وجود انتقادات جهانی، از مصونیت نسبی برخوردار باشد.

بیشتر بخوانید:

خسارت فوق‌العاده حملات تلافی‌جویانه ایران به رژیم صهیونیستی/ سرنگونی جنگنده‌های اسرائیلی قواعد بازی را تغییر داد

از سوی دیگر، حمایت ایالات متحده ناشی از منافع استراتژیک است، نه اخلاق، و سیستمی مبتنی بر قدرت را تقویت می‌کند که بی‌ثباتی و خشونت را دامن می‌زند. در حالی که رئالیسم چنین رفتاری را توضیح می‌دهد، هزینه اخلاقی - که در رنج فلسطینیان و ناامنی منطقه‌ای دیده می‌شود - را نیز برجسته می‌کند. در این زمینه، رئالیسم ممکن است چرایی را توضیح دهد، اما چگونگی را توجیه نمی‌کند.

حمله تلافی‌جویانه گسترده ایران علیه اسرائیل را نیز می‌توان از طریق چارچوب‌های رئالیستی و جامعه‌شناختی درک کرد. برای درک کامل ابعاد پاسخ نظامی ایران، باید نه تنها منطق استراتژیک آن، بلکه معنای نمادین آن را نیز در نظر بگیریم.

از دیدگاه رئالیستی، ایران برای محافظت از حاکمیت خود، حفظ امنیت ملی و احیای بازدارندگی در یک سیستم بین‌المللی خصمانه و آنارشیک اقدام کرد. اگر ایران به حملات اسرائیل پاسخ نمی‌داد – به ویژه بعد از ترور مقامات ایرانی- نشان از ضعف آن و جسورتر شدن دشمنان بود. اما ایران با حملات تلافی‌جویانه گسترده به اسرائیل یک مبارزه قدرتی منطقه‌ای را به تصویر کشید و نشان داد که به دنبال تعادل در برابر سلطه ننظامی آمریکا و اسرائیل و اعمال نفوذ از طریق اتحادهای منطقه‌ای خود است.

واکنش ایران را از نظر جامعه‌شناختی و از آن سوی لنز نظریه هویت جمعی به عنوان دفاع از شرافت ملی می‌توان تفسیر کرد. حمله به فرماندهان ایرانی را نه تنها به عنوان یک شکست نظامی، بلکه به عنوان توهینی به هویت و عزت ملت می‌توان در نظر گرفت. در همین حال، تعامل‌گرایی نمادین، استفاده استراتژیک از پیام‌رسانی را برجسته می‌کند: حمله تلافی‌جویانه ایران همچنین یک عمل نمادین از مقاومت، قدرت و مشروعیت اخلاقی است.

بنابراین، پاسخ ایران نه تنها یک ضرورت استراتژیک، بلکه یک حرکت نمادین قدرتمند برای متحد کردن مردم خود و ادعای رهبری منطقه‌ای بود. در واقع، وضعیت استراتژیک ایران صرفاً نظری نبود، بلکه به طور چشمگیری در میدان نبرد تحقق یافت.

سرنگونی جت‌های F-35 اسرائیل و حذف فرماندهان اسرائیلی

ایران با هدف قرار دادن ۲ هواپیمای رادارگریز F-35 متعلق به رژیم اسرائیل، این امتیاز را کسب کرد که به اولین کشوری در جهان تبدیل شود که با موفقیت جت‌های جنگنده نسل پنجم را سرنگون کرده است. در این اتفاق، یکی از فرماندهان اسرائیلی که کشته شد، فرمانده نیروی دریایی اسرائیل، آلوف دیوید سلامی، بود.

رژیم شهرک‌نشینان این هواپیماهای پیشرفته را در جریان یک عملیات نظامی پیش از طلوع آفتاب علیه جمهوری اسلامی به کار گرفت که طبق گزارش‌ها منجر به ترور چندین فرمانده عالی‌رتبه نظامی، دانشمندان هسته‌ای و غیرنظامیان ایرانی - از جمله زنان و کودکان - شد.

روابط عمومی ارتش ایران در بیانیه‌ای رسما تأیید کرد که نیروهای پدافند هوایی این کشور ۲ جت جنگنده F-35 به همراه چندین پهپاد متعلق به رژیم شهرک‌نشینان اسرائیل را رهگیری و منهدم کرده‌اند.

جنگنده‌های F-35 مورد استفاده رژیم اسرائیل به طور گسترده به عنوان پیشرفته‌ترین جنگنده‌ها در کلاس خود شناخته می‌شوند و دارای قابلیت‌های پیشرفته رادارگریزی، الکترونیک هوایی و رزمی هستند. سرنگونی این جت‌ها لحظه‌ای مهم در جنگ مدرن را رقم خواهد زد و سوالات مهمی را در مورد قابلیت‌های پدافند هوایی و بقای هواپیماهای نسل پنجم در حریم هوایی مورد مناقشه مطرح خواهد کرد.

ایران از طریق ترکیبی از قدرت نظامی متعارف و تاکتیک‌های نامتقارن پیشرفته، نفوذ منطقه‌ای قدرتمندی ایجاد کرده است. زرادخانه رو به رشد موشک‌ها و پهپادهای ایران، به همراه شبکه‌ای از مبارزان مقاومت، به این کشور اجازه می‌دهد تا رقبا را مهار کند و قدرت خود را در سراسر خاورمیانه اعمال کند. ایران به جای تکیه صرف بر عدم تقارن، سرمایه‌گذاری‌های سنگینی در قابلیت‌های مدرن و پیشرفته انجام می‌دهد و این امر آن را به نیرویی قدرتمند حتی در برابر ایالات متحده و اسرائیل تبدیل می‌کند.

ایران نفوذ خود را از طریق شبکه‌ای از گروه‌های متحد مانند حزب‌الله، حشد شعبی عراق و مبارزان در سوریه و یمن گسترش می‌دهد. ایران با حمایت از آنها، دسترسی استراتژیک خود را افزایش می‌دهد و بدون جنگ مستقیم با رقبا مقابله می‌کند و این نیروهای نیابتی را به کلید استراتژی بازدارندگی و قدرت منطقه‌ای خود تبدیل می‌کند.

قدرت نظامی ایران چندبعدی است و نیروهای سنتی را با تاکتیک‌های نامتقارن نوآورانه و فناوری‌های پیشرفته ادغام می‌کند. سرمایه‌گذاری آن در توسعه موشک و پهپاد - همراه با یک شبکه نیابتی تثبیت‌شده - ایران را در جایگاه یک قدرت منطقه‌ای بزرگ با ظرفیت شکل‌دهی به ثبات منطقه‌ای و پویایی‌های گسترده‌تر امنیت جهانی قرار می‌دهد.

درک این رویکرد یکپارچه برای ارزیابی استراتژی‌های آینده ایران و چشم‌انداز ژئوپلیتیکی در حال تحول خاورمیانه ضروری است. با حرکت نظم جهانی به سمت چندقطبی و کاهش نفوذ ایالات متحده، واقعیت‌های استراتژیک منطقه در حال تغییر است. در این زمینه، می‌توانیم استدلال کنیم که - با یا بدون حمایت ایالات متحده - بقای بلندمدت اسرائیل نامشخص خواهد بود.

انتهای پیام/

کد خبر: 1271173

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =