به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، در ادبیات مقاومت ایران، روایتهای زنانه جایگاه ویژهای دارند؛ چرا که زنان، بهویژه همسران شهدا، نهتنها نقش پشتیبان را در دوران جنگ ایفا کردهاند، بلکه حافظان تاریخی و احساسی آن دوران نیز بودهاند همچنین کتابهایی که با محوریت روایت همسران شهدا نوشته شدهاند در این سالها به طور ویژهای مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار گرفتهاند. این آثار، تجربهای زنانه از حماسه و پایداری را بازگو میکنند؛ تجربهای که گاه تلخ، گاه شیرین، اما واقعی و تأثیرگذار است.
یکی از ویژگیهای برجسته این کتابها، نگاه جزئینگر و احساسی به زندگی روزمره در سایه جنگ است. نویسندگان یا راویان این آثار، اغلب خود همسر شهید هستند و از زاویهای سخن میگویند که کمتر در گزارشها یا روایتهای رسمی به آن پرداخته شده است. از دغدغههای کوچک یک مادر در نبود همسر، تا حس دلتنگی نیمهشبها، از ترسها و نگرانیها پیش از اعزام، تا لحظههای ناب عشق در میان هیاهوی جنگ، همه و همه در این روایتها جان میگیرند.
نقش چنین آثاری در فرهنگسازی و ماندگاری ارزشهای دفاع مقدس انکارناپذیر است. کتاب «تکیه گاهت منم» یکی از همین آثاری است که با روایتی زنانه نگارش شده و توسط انتشارات روایت فتح راهی بازار نشر گردیده است.
زهرا سلحشور نویسنده کتاب «تکیه گاهت منم» در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز گفت: این کتاب شرح زندگی جانبار شیمیایی علی جوادی است که به روایت همسر ایشان خانم مرضیه نیازیان نگارش شده که یک روایت همسرانه و زنانه است.
وی با بیان به جرات می توان گفت همسر این جانباز بزرگوار الگوی کامل یک زن تراز انقلاب هستند افزود: ایشان با اینکه روستایی هستند و با اینکه سواد زیادی ندارند اما درکی از معنا و مفهوم زندگی پیدا کردند که من در این کتاب با روایت دوم شخص آن را از زبان ایشان که دارند با همسر مرحومشان صحبت میکنند و تمام زندگیشان را به صورت خاطره بیان میکنند روایت کردم.
سلحشور تصریح کرد: این کتاب علاوه بر اینکه یک روایت همسرانه است یک کتاب در مورد جنگ هم هست و پسامدهای جنگ؛ که رزمندگانی که توی جبههها حضور پیدا میکردند و صدماتی که ناشی از جنگ دیدند چگونه خانوادههایشان را نیز درگیر کرد و چگونه حتی اهل محلشان نیز درگیر شدند.
نویسنده کتاب «تکیه گاهت منم» خاطرنشان کرد: علی جوادی به خاطر اینکه جانباز شیمیایی ۷۰ درصد بود آنقدر بیماریشان اوت میکند که در اثر همین جراحات شیمیایی تحت درمان قرار میگیرند و حتی داروها باز هم عوارض دیگری را به دنبال داشتند و این خانم همه جا پای همسرش است و شانه خالی نمیکند و اسم کتاب برگرفته از همین صفت ایشان است که تکیهگاه یعنی همین زنی که تکیهگاه مردش میشود.
وی با اشاره به اینکه آقای علی جوادی به مدت ۱۰سال خادم افتخاری حرم آقا علی ابن موسی الرضا (ع) بودند اظهار کرد: در تصاویر داخل کتاب هم عکس ایشان را با کلاه خدمت و لباس خدمت افتخاری مشاهده خواهید کرد. وقتی عوارض شیمیایی غلبه میکند در بدنشان و در بیمارستان بستری میشوند تا جایی که پزشکان قطع امید میکنند، خانم مرضیه نیازیان روایت میکنند که پزشک هندیای که آنجا بودند آمدند بالای سر بیمار من و گفتند که «ایشان را با یک آمپول خلاصش کنید زیرا فقط دارد رنج میکشد و این بیمار درمان نمیشود».
سلحشور از زبان راوی کتاب ادامه داد: «من گفتم اول باید از جنازه من رد بشید» و بیمارستان هم ایشان را مرخص میکنند. همسر آقای جوادی ایشان را روی ویلچر میگذارند و به بارگاه امام علی بن موسی الرضا (ع) می برند در شب سردی که حتی جلوی درب ورودی پتو را از آنها میگیرند و میگویند ممنوع است و نمیشود پتو را داخل ببرید و خانم نیازیان چادر خودشان را روی همسرشان میندازند و پشت پنجره فولاد دخیل میبندند.
وی بیان کرد: آقای جوادی نیمههای شب شفا پیدا می کنند طوری که با ویلچر میروند و بدون ویلچر برمی گردند و آن نفسی که بالا نمیآمد و در سینه خس خس میکرد کاملاً باز میشود و حالا جزئیات آن و شفا گرفتن ایشان و اینکه چه اتفاقی میافتد کاملا در کتاب بیان شده است.
نویسنده کتاب «تکیه گاهت منم» در پاسخ به این سوال که آیا سبک روایت این کتاب مانند مجموعه «اینک شوکران» که شش کتاب از زندگی جانبازان شیمیایی به روایت همسران آنان است نگارش شده یا خیر گفت: این کتاب هم مانند آنها روایتی همسرانه است اما من سعی کردم تعلیقش را زیاد کنم و اگر بخواهم برشهای جذابی از کتاب را انتخاب کنم بیشتر از ۲۰ برش میتوانم خدمتتان معرفی کنم که هر کدامش میتواند یک داستانک کوتاه باشد.
انتهای پیام/
نظر شما