به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، پس از «قورباغه» سریال «وحشی» دومین ساخته هومن سیدی در مقام کارگردان و سومین سریال پرطرفدار و خوش ساخت سال های اخیر پس از «پوست شیر» است که از شبکه نمایش خانگی عرضه شده است و جواد عزتی با پایان یافتن سریال «زخم کاری» اینبار در نقش جدیدی ظاهر شده است.
جواد عزتی (داود) در نقش یک کارگر معدن که با پدرومادر پیر خود زندگی میکند و به صورت اتفاقی درگیر ماجرای مرگ ۲ کودک می شود و اینکه در ابتدای شروع فیلم نوشته میشود داستان این سریال بر اساس یک داستان واقعی است هیجان مخاطب را برای تماشای سریال تحریک میکند.
«وحشی» سریالی استخواندار، فکرشده و حساب شده است که با تماشای هر قسمت خصوصا قسمت آخر فصل اول هیجان بالایی را به مخاطب القا کرد و با وجود برخی صحنه های خشن اما نمی توان آن را در زمره فیلم های سیاه و چرک و خونین این روزهای نمایش خانگی حساب کرد. فیلم در قسمت های ابتدایی داود را شخصیتی معقول، محافظه کار و ترسو نشان داد که در صحبت با همکارانش سعی میکند تا آنها را از تصمیمها و واکنشهای هیجانی و غیرعقلانی بر حذر دارد و در پایان فصل اول شاهد این هستیم که ظاهرا شرایط و محیط از داود اشرف شخصی پرخاشگر و وحشی ساخته است که تمام تلاش هایش برای زندگی آرام بی نتیجه بوده است.
اما اگر بخواهیم منصفانه به داستان نگاه کنیم داود به صورت مطلق هم تحت تاثیر شرایط نیست و خودش در گرفتار شدن خودش نقش داشته است. از همانجا که وقتی کودکان از ماشین او به بیرون پریدند و به جای کمک پا به فرار گذاشت تا وقتی که تیزی زیر گلوی پیرمردی گذاشت که میدانست مشکل قلبی دارد و تا دروغ های پی در پیای که گفت و خودش را بیشتر در منجلاب فرو برد از جمله تقصیرهایی است که داود بر گردن خودش دارد.
آیا داود بی گناه است؟ طبیعتا خیر. آیا این سرنوشت حق داود؟ طبیعتا خیر. در صورتی که همزمان میتوان این را برداشت کرد که داود گرفتار جبر شرایط است، میتوان برداشت که داود آدم خوب قصه هم نیست و شاید ادای آدمهای خوب را در میآورد و همین تبدیل به پاشنهآشیلی میشود تا او را در یک دام بزرگ گرفتار کند و بیننده را در دوگانههای اخلاقی قرار دهد و همینجاست که تراژدی داستان آغاز میشود.
این سریال شروع خوب، سکانس های حساب شده و مدیریت سیاهی لشکر درست و پایان بندی شگفت انگیزی در فصل اول دارد و تراژدی و بازی درخشان جواد عزتی در همان ابتدای امر مخاطب را درگیر میکند و نشان میدهد که قرار است با ماجرایی روبرو شویم که شخصیت های آن به دلیل مشکلات مالی و قرار گرفتن در سطح پایینی از جامعه حال خوبی ندارند و درگیر مشکلاتی هستند.
در این سریال چیدمان، ریتم، لوکیشن، بازی، موسیقی و کنار هم قرار گرفتن درست جزئیات، به طوری که توانسته از همان قسمت اول مخاطب را درگیر خود کند و برای شروع فصل دوم لحظه شماری کنیم.
وحشی فقط یک سریال استاندارد ساخته شده بر اساس اصول سینمایی نیست زیرا در دل فیلمنامه شخصیتی مانند رها شکل گرفته که در ابتدای حضورش در فیلم نقش وکیلی را بازی می کند که صرفا دنبال بردن در پرونده است تا رزومه کاری خودش را بهبود ببخشد و مخاطب گمان می کند کاری از دست چنین فردی که بدون اعتمادبه نفس است و همه پرونده های قبلیاش را باخته برنمی آید؛ رفته رفته شخصیت رها بیش از یک وکیل شکوفا می شود و تبدیل به کسی میشود که رگه هایی از علاقه و احساس به داود اشرف در او پدیدار میشود و با اتمام فصل اول شاهدیم که رها خودش داود را لو میدهد. کاراکتر رها در این سریال از نظر روانشناسی جای بررسی دارد و با پایان فصل اول شخصیت او برای مخاطب کاملا نمایان نمیشود و مرموز است.
تدوین و فیلمبرداری سریال نیز به گونهای صورت گرفته که فقر و درد را به مخاطب القا کند. هومن سیدی با هوشمندی به سراغ داستانی رفته تا قدرت کارگردانی خود را به رخ مخاطب بکشد و به جرات میتوان گفت این سریال نقطه بازگشت جواد عزتی به اوج بازیگری است.
گمانهزنیها نیز درباره هویت واقعی شخصیت اصلی داستان یعنی داود اشرف (جواد عزتی) بالا گرفته و برخی معتقدند که هومن سیدی در خلق این کاراکتر از زندگی جنجالی علی اشرف پروانه معروف به «علی کرده»، الهام گرفته است. علی اشرف یکی از مشهورترین زندانیان ایران است که به دلیل فرارهای مکررش از زندان به مایکل اسکافیلد ایرانی مشهور است.
انتهای پیام/
نظر شما