NewsletterخبرنامهEventsمناسبت هاپادکست هاویدیوAfricanews
Loader
ما را پیدا کنید
FlipboardInstagramLinkedinTelegram
آگهی

پروژه انتقال آب ارس به تبریز؛ آیا آنچه بر زابل و اصفهان گذشت تکرار می‌شود؟

رودخانه ارس و کوه‌های اطراف
رودخانه ارس و کوه‌های اطراف Copyright کانوا
Copyright کانوا
نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

جمهوری اسلامی انتقال آب رودخانه ارس برای تامین آب تبریز را نسخه‌ای برای ۲۵ سال آینده توصیف کرده در حالی که کارشناسان می‌گویند با توجه به سدسازی‌های ترکیه این کار تکرار تجربه هیرمند و زابل و وابستگی به آب یک رودخانه عاریه‌ای است.

آگهی

عباس علی‌آبادی وزیر نیرو دولت چهاردهم اخیرا در بازدید از پروژه انتقال آب رودخانه ارس به تبریز گفته «انتقال آب ارس به تبریز، یکی از اولویت‌های ملی است». این پروژه با اعتبار از محل صندوق توسعه ملی توسط قرارگاه خاتم‌الانبیاء سپاه در حال اجراست.

براساس گزارش ایرنا، شهر تبریز با حدود ۲ میلیون نفر جمعیت در هر ثانیه ۶هزارلیتر آب مصرف می‌کند که این میزان آب از ۴ منبع در حال تامین است. ۷۰درصد آب مصرفی تبریز از رودخانه‌های زرینه‌رود و نهند تامین که با خط لوله منتقل می‌شود. براساس آمارهای وزارت نیرو ۵۵ درصد از این آب از خط اول و دوم زرینه‌رود به تبریز انجام می‌گیرد و همچنین حدود ۱۵درصد هم از سد نهند آب تامین می‌شود. همچنین ۱۱۵ حلقه چاه حفر شده توسط وزارت نیرو بخش دیگری مصرف را پاسخ می‌دهند و یک درصد آب مصرفی نیز از محل قنات‌ها در اختیار مردم قرار می‌گیرد.

وزارت نیرو ادعا می‌کند این خط انتقال تا ۲۵ سال از طریق انتقال ۱۴۰ میلیون مترمکعب آب در سال از ارس به تبریز، مرند و شبستر پاسخگوی نیاز شرب و صنعت است ولی این وزارتخانه درباره مخاطرات انتقال آب این رودخانه اعم از آلودگی‌ به مواد رادیواکتیو و فلزات سنگین و همچنین تاثیرسدسازی‌های ترکیه بر آورد رودخانه ارس هیچ توضیحی نمی‌دهد.

دستکم ۱۱ مطالعه دانشگاهی در فاصله سال‌های ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ بر رودخانه ارس نشان داده آب این رودخانه به ویژه در محدوده سد «خداآفرین» و دشت مغان به مواد رادیواکتیو و فلزات سنگین وسمی آلوده است که منشا اکثر آلاینده‌ها کشور ارمنستان است.

دکتر «منصور سهرابی» اگرواکولوژیست و پروژهشگر بوم‌شناسی در گفتگو با یورونیوز فارسی به ۱۰ پروژه بزرگ سدسازی ترکیه از جمله بر سرشاخه‌های اصلی ارس اشاره کرده و می‌گوید: «تعریف یک پروژه انتقال آب دیگر به تبریز و وابستگی شدیدتر تبریز و آذربایجان شرقی به آب خارج از حوضه می‌تواند برای این منطقه مشکل‌آفرین شود. درست مثل اصفهان که علاوه بر افزایش جمعیت ردپای آب در آن به شدت بالا رفته‌است».

علاوه بر این جمهوری اسلامی هنوز برای جاری شدن حقابه رودخانه هیرمند نتوانسته طرف افغانستانی را که با آن قرارداد مشخصی دارد مجاب کند و مشخص نیست چگونه بر سر آب رودخانه ارس که آورد آن با سدسازی‌های ترکیه کاهش خواهد یافت حساب باز کرده‌است.

چشم بستن بر آلودگی ارس و قمار بر آب عاریه‌ای

انتقال آب از رودخانه ارس به آذربایجان شرقی با خط لوله‌ای ۱۴۵ کیلومتری و لوله‌هایی با قطر ۲هزار میلی‌متر دستکم با ۶ ایستگاه پمپاژ با دستکم ۲۱هزار میلیاردتومان در حال اجرا است. اخیرا در ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ که عباس علی‌آبادی وزیرنیرو از اجرای این پروژه بازدید کرد گفت که یک ایستگاه پمپاژ دیگر هم برای انتقال آب نیاز است.

رودخانه ارس حدود یک هزار متر پایین‌تر از تبریز واقع شده‌است و به همین دلیل انتقال آب نیازمند صرف انرژی قابل توجهی برای پمپاژ است که خود هزینه تمام‌شده هر مترمکعب آب را افزایش می‌دهد. کارشناسان این انتقال آب را هم تکرار تجربه‌های قبلی انتقال آب نظیر اجرای پروژه انتقال آب دریای عمان به فلات مرکزی توصیف می‌کنند.

تاکنون علاوه بر وزیرنیرو دولت مسعود پزشکیان، معاون اول او محمدرضا عارف نیز از روند اجرای این پروژه انتقال آب بازدید کرده‌است.

این پروژه قرار است ۱۴۰ میلیون مترمکعب آب رودخانه ارس را برای مصرف شرب و صنعت به شهرهای مرند، شبستر و تبریز منتقل کند. تاکنون فاز نخست آن به طول ۳۵ کیلومتر توسط قرارگاه خاتم‌الانبیاپ سپاه پاسداران که مجری اصلی پروژه‌های انتقال آب به شمار می‌رود به اجرا درآمده‌است.

دکتر منصور سهرابی اگرواکولوژیست و پروژهشگر بوم‌شناسی در گفتگو با یورونیوز فارسی درباره تعریف پروژه‌های انتقال آب به ویژه توسط نهادهای حاکمیتی می‌گوید: «اجرای پروژه‌های انتقال آب بیشتر مربوط به هلدینگ خاتم‌الانبیاء و شرکت‌های زیرمجموعه نهاد رهبری یا سپاه پاسداران است که سود بسیار زیادی برای آنها فراهم می‌کند. این شرکت‌ها دنبال منفعت خودشان هستند و در نتیجه تمام راه‌هایی که به آن منفعت ختم می‌شود را طی می‌کنند.

سهرابی همچنین با تاکید بر این که «برای این نهادها ارزیابی محیط زیستی یک پروژه مهم نیست» می‌افزاید: «همه ما هم می‌دانیم که وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست و اساسا ارکان دولت به نوعی کارگزار سپاه پاسداران هستند و در خدمت آن نهاد قدرت فعالیت می‌کند».

از سوی دیگر روزنامه‌ پیام‌ما در مجموعه گزارش‌هایی از سال ۱۴۰۲ تا کنون مسئله آلودگی رودخانه ارس را پیگیری کرده‌است. در گزارش‌های این روزنامه تاکید شده‌است : «آب رودخانۀ ارس به‌ویژه در محدودۀ سد «خداآفرین» و دشت مغان، علاوه‌بر آلودگی به مواد پرتوزا، به فلزات سنگین و سمی مانند سرب و ترکیباتش، آرسنیک، ترکیبات آلومینیوم، نیکل، مس، آهن، منگنز و ۵۳ آلایندۀ دیگر نیز آلوده است. منشأ اکثر این آلاینده‌ها نیز کشور ارمنستان است.«

وزیرنیرو دولت چهاردهم درباره انتقال آب آلوده از رودخانه ارس به همین روزنامه گفته‌است: «در مقطعی یکی از کشورهای حاشیه ارس آلودگی را وارد رودخانه می‌کنند. داریم با این کشور مذاکره می‌کنیم تا آلودگی رفع شود. ما نمی‌توانیم از محلی که آلودگی وارد می‌شود، اقدامی انجام دهیم بلکه باید از منطقه دیگری که آلوده نباشد، منتقل کنیم».

به عبارت دیگر وزیرنیرو با علم به این که می‌داند آب رودخانه ارس آلوده‌است همچنان به انتقال آب از این رودخانه اصرار دارد.

تبریز زیر سایه توفان نمک؛ وضعیت دریاچه ارومیه وخیم‌تر شده‌است

از ابتدای روی کار آمدن دولت چهاردهم وعده احیای دریاچه ارومیه با تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه به شکل ملی داده شد. مسئولیت ستاد احیای دریاچه ارومیه توسط ابراهیم رییسی به استانداری آذربایجان غربی سپرده و شان اجرایی آن تنزل یافته بود. با تشکیل جلسات شورای عالی آب به ریاست محمدرضا عارف معاون اول رییس‌جمهور موضوع ارتقاء دوباره ستاد احیای دریاچه ارومیه به شکلی ملی مطرح شد. با وجود گذشته بیش از ۹ ماه از این جلسه‌ها هنوز تکلیف ستاد احیای دریای ارومیه و دبیری آن در دولت مسعود پزشکیان مشخص نشده‌است. در هر کدام از جلسه‌های شورای عالی آب که دستور جلسه آن به دریاچه ارومیه مربوط بوده وزیر نیرو یا وزیر جهاد کشاورزی غایب بوده‌اند.

نگاهی به تامین اعتبار برنامه احیای دریاچه ارومیه نیز نشان می‌دهد این مدت دولت چهاردهم هیچ اعتباری برای احیای دریاچه ارومیه تخصیص نداده‌است. همچنین مقایسه عملکرد ۶ ماهه نخست ۳ معاون اول رییس‌جمهور که مسئولیت پیگیری احیای دریاچه ارومیه را داشته‌اند نشان می‌دهد محمدرضا عارف در ماه‌های اخیر صرفا به اظهارنظر پرداخته است. نگاهی به عملکرد معاون اول در دولت حسن روحانی نشان از آن دارد که علاوه بر تخصیص بودجه، تصمیمات ۲۶ گانه ستاد احیای دریاچه ارومیه در همین دوره اتخاذ شد.

در چنین شرایطی آذربایجان شرقی و به ویژه شهر تبریز در کنار دریاچه ارومیه از جمله نخستین مناطقی است که در پی خشک‌شدن این دریاچه با توفان‌های نمکی و سایر آثار و عواقب آن مواجه می‌شود. اخیرا و در ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ ویدئوهایی از باد و غبار نمکی در کنار دریاچه ارومیه منتشر شده‌است. با این حال هنوز سازمان حفاظت محیط زیست گزارشی درباره آخرین وضعیت دریاچه ارومیه و همچنین این طوفان و احتمال تکرار آن در تابستان پیش رو نداده‌است.

در چنین شرایطی شینا انصاری رییس‌سازمان حفاظت محیط زیست در تازه‌ترین اظهارنظر خود درباره حقابه دریاچه ارومیه گفته «سازمان حفاطت محیط زیست مطالبه گر حقابه محیط‌زیستی این دریاچه است ولی راهبر موضوع احیای دریاچه نیست اما طبیعتا محورها را به صورت جدی پیگیری می‌کنیم».

از سوی دیگر احمدرضا لاهیجان زاده معاون محیط زیست دریایی و تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست درباره آخرین وضعیت حوضه آبریز دریاچه ارومیه درگفتگو با ایسنا گزارش داده: «در حوزه دریاچه ارومیه آمار چاه‌های غیرمجاز برداشت آب نسبت به چاه‌های مجاز افزایش یافته و این آمار با توجه به وضعیت آب دریاچه ارومیه، نگران کننده است».

علاوه بر این ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ حجت جباری مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی هم درباره وضعیت نگران کننده ورودی آب به دریاجه ارومیه به ایسنا گفته‌است: « کل حجم جریان ورودی به دریاچه ارومیه در سال آبی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ تا تاریخ ۱۱ خرداد، ۴۴۰ میلیون مترمکعب بوده که از این میزان، تنها هشت میلیون مترمکعب از طریق رودخانه‌های منتهی به دریاچه از استان آذربایجان شرقی تأمین شده است.

دکتر سهرابی درباره شیوه تامین آب و غیبت مدیریت مصرف در آذربایجان شرقی نیز به یورونیوز فارسی می‌گوید: «دستکم برنامه‌ریزی شده بود که ۱۵۰ میلیون مترمکعب آب از طریق تصفیه‌خانه تبریز وارد دریاچه ارومیه شود ولی آنچه شاهد هستیم تنها ۱۵ میلیون مترمکعب یعنی ۱۰ برابر کمتر آب از این محل به دریاچه ارومیه جاری شده‌است».

این اگرواکولوژیست و پژوهشگر بوم‌شناسی درباره آخرین وضعیت دریاچه ارومیه می‌افزاید: «این اکوسیستم بدترین شرایط خود را سپری می‌کند. تراز اکولوژيک دریاچه در خرداد امسال ۳۰ سانتی‌متر از تراز اکولوژیک دریاچه در سال ۱۳۹۴ کمتر بوده‌است. در همه سال‌هایی که تراز اکولوژیک به ثبت‌رسیده این عدد کمترین میزان آن بوده‌است».

او همچنین با اشاره به روند بی‌توجهی به تامین حقابه دریاچه ارومیه توضیح می‌دهد: «پیش بینی من این است که در شهریور امسال دریاچه به طور کامل خشک خواهد شد. بسیاری از نقاط دریاچه، پلایایی شده و عمق دریاچه به شدت کاهش پیدا کرده است. سنگ‌های نمکی به وجود آمده به سادگی قابلیت انحلال ندارند. در صورتی که آب کافی به دریاچه برسد هم زمان زیادی برای انحلال آن لازم است. در این شرایط حتی اگر آب کافی هم داشته باشیم عمق لازم برای حفظ آب وجود ندارد».

سهرابی انتقال آب از رودخانه ارس به جای مدیریت مصرف آب در آذربایجان شرقی را علاوه بر ایجاد فشار به اکوسیستم دریاچه ارومیه اقدامی در تخریب دریای خزر توصیف کرده می‌افزاید: «ایران دشمن دریاچه ها و تالاب‌ها است، خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته در جهت تخریب سرزمین، سیر قهقرایی و توالی عکس گام برمی‌دارد و در جهت تخریب سرزمین حرکت می‌کند. انتقال آب ارس و برنامه‌های ایران برای این رودخانه به سهم خود گامی در جهت تخریب دریای خزر است زیرا آب خزر باید در نهایت به این دریا بریزد. با این سبک مدیریت، سرزمین ایران قابلیت حیات خود را برای انسان و گونه‌های حانوری و گیاهی از دست می‌دهد».

به گفته این اگرواکولوژیست، بخشی از حقابه دریاچه ارومیه سال‌هاست تحت عنوان تامین آب شرب به آذربایجان شرقی منتقل می‌شود. این انتقال آب ابتدا به نام تامین آب شرب انجام گرفت و بعد به کام کشاورزی و صنعت شد. همچنین یکی از مهمترین سرشاخه‌هایی که آب مورد نیاز دریاچه ارومیه را تامین می‌کند پشت سد بوکان جمع‌می‌شود که در حال حاضر مدیریت آن هم به آذربایجان شرقی واگذار شده‌است.

یکی دیگر از خطراتی که این شیوه مدیریت منابع آب جمهوری اسلامی ایجاد کرده مسئله برهم زدن توازن منطقه‌ای و ایجاد درگیری‌های قومی نظیر آنچه میان یزدی‌ها و اصفهانی‌ها یا اهالی خوزستان و استان چهارمحال و بختیاری رقم خورده است.

منصور سهرابی درباره فشار تامین آب از طریق سدبوکان و مهابادبه یورونیوز فارسی می‌گودی: «سهم یا حقابه کشاورزان در دشت «مجیدخان» و میان‌دوآب و قسمتی از مهاباد از این رودخانه تامین نمی‌شود و علاوه بر مشکلات کشاورزان، حقابه دریاچه ارومیه هم جاری نمی‌شود. در عوض اجرای پروژه انتقال آب ارس به تبریز موجب توسعه‌ای کاذب و مقطعی می‌شود به این معنا که دولت برای آبی که دیگر وجود نخواهد داشت سرمایه‌گذاری بسیار کلانی می‌کند ولی این سرمایه‌گذاری بازده نخواهد داشت. متاسفانه در دشت مغان میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری بر پایه کشاورزی آب‌محور انجام گرفته که اساسا توسعه کشاورزی آذربایجان شرقی آب محور بوده و سیراب هم نمی‌شود.»

این پژوهشگر بوم‌شناسی با اشاره به این که «همه نگاه‌ها بر تامین آب از طریق سد بوکان و مهاباد برای احیای دریاچه ارومیه متمرکز شده» نیز توضیح می‌دهد: «گفتە می‌شود کە مدیریت سد بوکان بە آذربایجان شرقی واگذار شدە است! گنجایش سد مهاباد هم تنها ۱۸۰ میلیون‌مترمکعب است و در حال حاضر هم گزاڕش ها حاکی از کاهش بیش پنجاە درصدی آب مخزن سد مهاباد است کە عملا آبی برای فرستادن بە دریاچە ندارد. این در در شرایطی است که دریاچه ارومیه برای داشتن تراز مناسب بە ۱۴ میلیارد مترمکعب آب احتیاج دارد و در حال حاضر فقط یک میلیارد مترمکعب آب دارد و بە ١٣ میلیارد مترمکعب آب بیشتر نیاز دارد!»

تبریز به سمت اصفهان‌شدن پیش می‌رود؛ تکرار تجربه هیرمند و تامین آب زابل

آنچه انتقال آب رودخانه ارس و تامین آب آذربایجان شرقی از این طریق را پرسش‌برانگیزتر کرده‌است آگاهی از وضعیت سدسازی ترکیه بر سرشاخه‌های اصلی تامین آب رودخانه ارس است.

دکتر منصور سهرابی با تاکید براین که «مسئله مهمی که درباره رودخانه ارس کمتر به آن توجه می‌شود این است که سرشاخه‌های این رودخانه در ترکیه قرار دارد» به یورونیوز فارسی می‌گوید: «دولت ترکیه هم پروژه‌های سدسازی بزرگی از جمله ۱۰ ابرپروژه بر این رودخانه در حال اجرا دارد. برای نمونه پروژه «داپ» که بر روی سرشاخه‌های کورا و ارس در حال اجراست در آینده نه چندان دور آورد رودخانه ارس را دچار مشکل می‌کند و در نتیجه آبی که به ایران می‌رسد کمتر خواهد شد. علاوه بر آن ما مسئله تغییر اقلیم و همچنین افزایش میزان تبخیر را هم شاهدیم.»

به گفته سهرابی، وابستگی شدیدتر تبریز و آذربایجان شرقی به آب خارج از حوضه‌ می‌تواند مشکل‌آفرین شود نظیر اصفهان که با مشکل افزایش جمعیت ردپای آب در آنجا به شدت بالا رفته و متاسفانه درایت کافی برای این پروژه‌ها دیده نمی‌شود.

از طرف دیگر در زابل و تالاب‌های بین‌المللی هامون با وجود قرارداد ۱۳۵۱ میان ایران و افغانستان مطالبه حقابه هیرمند به هیچ نقطه مثبتی نرسیده‌است و آنچه در حال حاضر در این دریافت می‌شود ورود جریان‌های سیلابی خارج از کنترل طالبان است.

با وجود چنین تجربه‌ای در مورد حقابه هیرمند این پرسش که چگونه با وجود سدسازی‌های سریع ترکیه جمهوری اسلامی باز هم روی آورد رودخانه ارس تا ۲۵ سال آینده برای تامین آب آذربایجان شرقی حساب کرده مسئله‌ای است که هیچ یک از مسئولان جمهوری اسلامی به آن پاسخی نداده‌اند.

سهرابی از منظری دیگر هم انتقال آب ولو انتقال آب داخل حوضه آبریز را هم دارای اشکال دانسته به یورونیوز فارسی می‌گوید: ‌«ما می‌دانیم شرایط انتقال آب شرایط پیچیده‌ای دارد. به سادگی نمی‌توان آب را از یک منطقه به منطقه دیگر منتقل کرد. حتی در بعضی از منابع که گفته می‌شود انتقال آب در درون حوضه اشکال زیادی ایجاد نمی‌کند به این شرط است که در مبدا، آب تجدیدپذیر قابل استحصال به اندازه کافی وجود داشته باشد. به این معنا که در درجه اول، شرط برداشت حداکثر ۴۰ درصد از آب‌های قابل استحصال لحاظ شود و اگر از آن ۴۰ درصد آب شرب، صنعت و کشاورزی مبدا تامین شد و مازادی وجود داشت از آن مازاد می‌توان به داخل حوضه منتقل کرد».

این اگرواکولوژیست با اشاره به شکننده بودن همه اکوسیستم‌های ایران و تاثیری که مردم از خشکسالی‌های انسان‌ساز و آسیب‌هایی که متحمل شده‌اند می‌افزاید: «اساسا شرایط محیط زیستی ایران به گونه‌ای نیست که بتوان در آن چه داخل حوضه آبریز و چه به صورت انتقال بین‌حوضه‌ای آب را منتقل کرد. در شرایط کنونی که از آن به ورشکستگی آبی یاد می‌کنیم قابلیت انتقال آب وجود ندارد و هر انتقال آبی عواقب جدی در پی دارد».

سهرابی همچنین تاکید می‌کند: «اساسا برای احیای دریاچه ارومیه می‌بایست اصلاح کشاورزی در اولویت قرار می‌گرفت و با هزینه‌ای که برای انتقال آب صرف کردند می‌توانستد آب را از کشاورزان بخرند تا آب به دریاچه ارومیه برسد و در مقابل کشت دیم را اولویت می‌دادند. اینگونه صنایع‌آب‌بر هم گسترش پیدا نمی‌کرد. اما تا کنون همه آنچه اجرا شده کاملا برعکس عمل کرده و ستاد احیا دریاچه ارومیه هم موفق نشد و در عمل فقط پول بسیار زیادی را به جیب سپاه وارد کرد».

به جز ماجرای انتقال آب زاینده‌رود به یزد یا انتقال آب کارون به قم پروژه‌های بسیار دیگری وجود دارد که توسط قرارگاه خاتم‌الانبیا به اجرا درآمده‌است. ازجمله در خوزستان که سال‌هاست به دلیل سیاست‌های غلط مدیریت منابع آب جمهوری اسلامی دچار تنش شده و پروژه خط انتقال آب غدیر توسط همین نهاد اقتصادی سپاه در آنجا به اجرا درآمد تا آب شرب آبادان و خرمشهر و همچنین بخش‌هایی از شهر اهواز را تامین کند.

رفتن به میانبرهای دسترسی
هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

مواد شیمیایی ماندگار: پروژه اتحادیه اروپا برای پاک‌سازی منابع آبی

فتوکپی ۲۶ دلاری دانشگاه هاروارد از «منشور کبیر»، نسخه اصلی چند میلیون دلاری از آب درآمد

بحران آب در نوار غزه؛ تشنگی زیر آوار و محاصره