بعد از حملات بیسابقه و سنگین اسرائيل به ایران، رهبران جمهوری اسلامی وعده انتقام و پاسخ سخت میدهند اما چه انتخابهایی روی میز تصمیمگیران تهران قرار دارد؟ و چرا اسرائيل این بازه زمانی را برای انجام این حملات انتخاب کرد؟
برای یافتن پاسخ این پرسشها، سعید جعفری خبرنگار یورونیوز با کاوه حسن، پژوهشگر موسسه استیمسون در بروکسل گفتگو کرده است. این متخصص مسائل خاورمیانه که خود اهل عراق است در خصوص چرایی زمانبندی اسرائيل به یورونیوز گفت: «نخستین مورد، گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره افزایش ظرفیت غنیسازی در ایران بود؛ گزارشی که بهگمان من در میان کشورهای دیگر از جمله اروپا و آمریکا هم واکنشبرانگیز شد. دوم، مذاکرات میان ایران و آمریکا بود که از طریق عمان میانجیگری میشد، با اینکه بر اساس اطلاعات موجود، نشانه روشنی وجود نداشت که توافقی در آستانه دستیابی است، اما بهنظر میرسید که روند به آن سمت پیش میرود.»
آقای حسن با اشاره به اینکه چند روز پیش در ایران بوده، در خصوص تجربه خود میگوید: «من در تهران فرصت صحبت با برخی کارشناسان را داشتم و برداشت من این بود که نوعی انتظار وجود دارد که ممکن است توافقی حاصل شود؛ توافقی که در آن هر دو طرف تا حدی مصالحه کنند. مثلاً آمریکا بخشی از تحریمها را کاهش دهد و ایران هم درباره ظرفیت غنیسازی برخی موارد را بپذیرد. در مجموع، انتظار برای رسیدن به توافق در زمانی نه چندان دور وجود داشت.»
او در خصوص عامل سوم زمانبندی اسرائيل گفت: «اما سومین مورد که بهنظر من از همه مهمتر است—اگرچه مورد اول و دوم هم اهمیت دارند—این است که نتانیاهو، همراه با دستگاه اطلاعاتی و نظامی اسرائیل، بعد از دو سال جنگ، به این جمعبندی رسیدهاند که این یک لحظه تاریخی منحصربهفرد است. اگر حالا دست به اقدام نزنند، این فرصت از دست خواهد رفت. از نگاه آنها، این یک فرصت زودگذر است که اگر از آن استفاده نکنند، خیلی زود دیر خواهد شد و شاید دیگر تکرار نشود.»
این متخصص مسائل خاورمیانه در پاسخ به پرسش دیگری در خصوص انتخابهای ایران برای پاسخ به این حملات گفت: «ایران چارهای جز پاسخ ندارد. اگر واکنشی نشان ندهد، اعتبار خود را از دست میدهد و کل استراتژی دفاع پیشدستانه و بازدارندگیاش عملاً نابود میشود.
او در پاسخ به پرسش دیگری در خصوص نقش احتمالی گروههای نیابتی وابسته به جمهوری اسلامی نیز گفت: «درباره گروههای وابسته به ایران—یا همان نیابتیها، هرچه بخواهید اسمشان را بگذارید—بر اساس اطلاعات جدیدی که از خبرگزاری رویترز آمده، نکته جالبی وجود دارد. ما بیانیه رسمی در اختیار نداریم، اما بهنظر میرسد یکی از مقامها به رویترز گفته این گروهها تا زمانی که ایران از آنها نخواهد، پاسخ نخواهند داد. پس باید صبر کنیم و ببینیم چه میشود.»
او در ادامه در این رابطه میافزاید: «این برای من یک تحول بسیار جالب است. درباره گروههای عراقی هم باید گفت که آنها ممکن است به پایگاههای آمریکایی در عراق حمله کنند، یا شاید بخواهند پیامهایی به سمت اسرائیل بفرستند، اما فکر میکنم این اقدامات بیاثر و حتی نتیجه معکوس خواهد داشت. ضمن اینکه عراق هم ممکن است هدف حمله آمریکا یا اسرائیل قرار گیرد. بنابراین باید صبر کنیم و ببینیم که آیا آنها کاری خواهند کرد یا نه، اما حتی اگر اقدام کنند هم، بهنظر من تأثیرگذار نخواهد بود. آنها هیچ تناسبی با اسرائیل ندارند. همانطور که حزبالله هم در سطح مقابله با اسرائیل نیست. نیابتیهای ایرانی—چه در عراق، چه در جاهای دیگر—هیچ تناسبی با قدرت اسرائیل ندارند. و این در نهایت به ضرر خود عراق تمام خواهد شد.»
کاوه حسن در پاسخ به پرسش دیگری در خصوص اینکه آیا در حال حرکت به سمت یک جنگ تمام عیار هستیم یا خیر نیز گفت: «نمیدانم چطور باید «جنگ تمامعیار» را در این زمینه تعریف کنیم. چون این اصطلاح را در ۲ سال اخیر زیاد استفاده کردهایم. پس جنگ تمامعیار واقعاً در این شرایط به چه معناست؟ اگر منظورمان از جنگ تمامعیار این باشد که کشورهای دیگر هم وارد جنگ شوند، من چنین انتظاری ندارم. بهنظرم کشورهایی مثل عربستان، امارات، اردن، عراق، هیچکدام نمیخواهند وارد جنگ شوند.»
تلویزیون فارسی یورونیوز را از یوتیوب تماشا کنید
او در پایان در خصوص وضعیت کنونی بین ایران و اسرائيل نیز گفت: «در نهایت، همه چیز بستگی به واکنش ایران و پاسخ اسرائیل دارد. آنچه ما الان شاهدش هستیم، بهنظر من یک لحظه حقیقت است؛ روز حساب رای ایران و برای اسرائیل فرا رسیده و بهنظر من این خودش یک جنگ تمامعیار است. من این شرایط را یک جنگ واقعی تمامعیار میدانم، با پیامدهایی بسیار بزرگ برای کل منطقه.»