کد خبر: 720033
|
۱۴۰۴/۰۳/۳۰ ۲۰:۰۷:۰۲
| |

هدف نهایی اسرائیل، مأموریت غیرممکن

هدف نهایی اسرائیل، تجزیه خاک ایران به چند قلمروی خودمختار و مستقل است که دولت ایران را (فارغ از جمهوری اسلامی یا دولتی دیگر) درگیر بازپس‌گیری این مناطق و حفظ یکپارچگی سرزمینی نماید و برای همیشه ایران را وارد یک نزاع داخلی تمام‌عیار نماید. در این مسیر، تجربه سوریه پیش چشم اسرائیل و آمریکاست و شاید ترجیح می‌دهند واحدهای نظامی و شبه‌نظامی و گروهک‌های تجزیه‌طلبی که قرار است بخش‌هایی از خاک ایران را تحت سلطه و اشغال خود درآورند، توانایی نابودی نظام جمهوری اسلامی را نداشته باشند و این نبرد فرسایشی به طور طولانی‌مدت و برای سالیانی دراز تداوم یابد تا سرمایه انسانی و اقتصادی کشور، در این مدت هدر رفته و ایران از مسیر توسعه باز بماند.

هدف نهایی اسرائیل، مأموریت غیرممکن
کد خبر: 720033
|
۱۴۰۴/۰۳/۳۰ ۲۰:۰۷:۰۲

احسان کیانی، پژوهشگر مسائل بین الملل نوشت: حمله غافلگیرانه و گسترده اسرائیل به ایران که به صورت ترکیبی از حملات هوایی، عملیات تروریستی و اقدامات سایبری و جنگ الکترونیک، ظاهر شد، نشان می‌دهد که رژیم اشغال‌گر قدس نه صرفاً برای نابودی برنامه هسته‌ای بلکه برای نابودی تمامی ظرفیت‌های برنامه موشکی ایران و هم‌چنین زیرساخت‌های اقتصادی کشور طراحی شده و به اجرا درآمده است. شواهد این امر را می‌توان در اهداف حملات اسرائیل جستجو نمود. اگر فقط برنامه هسته‌ای، بهانه چنین تهاجمی بود، دلیلی برای ترور فرماندهان ارشد نظامی و حمله به زیرساخت‌های انرژی اعم از نیروگاه‌ها، پارس جنوبی و هم‌چنین مناطق مسکونی نبود. اما این حملات نشان می‌دهد که اهدافی فراتر از برنامه هسته‌ای در این تهاجم نهفته است. این اهداف را به طور خلاصه می‌توان چنین برشمرد:

نابودی ظرفیت موشکی: رژیم اسرائیل معتقد است که هیچ‌یک از رقبا و دشمنان منطقه‌ای‌اش نباید از امکان تهدید فلسطین اشغالی برخوردار باشند. بنابراین حتی به فرض تعطیلی کامل برنامه هسته‌ای ایران، مخالف وجود برنامه موشکی قوی در ایران است که امکان ضربه به توانمندی‌ها و امکانات و زیرساخت‌های رژیم را داشته باشد. به‌ویژه از این جهت که ایران حتی به فرض دست‌یابی به تسلیحات هسته‌ای، بسیار بعید است که اراده استفاده از آن علیه اسرائیل را داشته باشد. ولی اراده جدی در ضربات موشکی به اسرائیل را نشان داده است.

نابودی زیرساخت‌های اقتصادی: این مهم بدان دلیل است که پس از نابودی این زیرساخت‌ها، دولت ایران مجبور می‌شود عمده بودجه جاری اعم از درآمدهای ارزی و سرمایه‌گذاری خارجی را صرف بازسازی ویرانه‌های به‌جامانده از حملات اسرائیل نماید. این امر سبب می‌شود که اولاً از روند توسعه و ارتقای ظرفیت‌های اقتصادی و امکانات اجتماعی عقب بماند که طبعاً پیامدهای نامطلوب و بلندمدتی بر سرمایه اجتماعی ایران خواهد داشت. ثانیاً نیز امکانی برای تقویت گروه‌های مقاومت و محاصره ژئوپلتیک اسرائیل نداشته باشد.

فروپاشی فرماندهی: یکی دیگر از اهداف اسرائیل از ترور فرماندهان عالی‌رتبه نظامی، ضربه به ساختار فرماندهی و کنترل در نیروهای مسلح و جلوگیری از تسلط کافی نظام بر چگونگی مواجهه نظامی با این حملات بود.

ناآرامی داخلی: یکی از مهم‌ترین اهداف اجتماعی اسرائیل از این حملات، تشدید شکاف دولت‌ملت و ایجاد تنش‌ها و ناآرامی‌های داخلی بوده است. بدین ترتیب که دو قشر را روبروی ساختار سیاسی و اجرایی کشور قرار دهد. اولاً اقشار ناراضی از طیف خاکستری و بی‌طرفی که به واسطه آسیب‌های مالی، نگرانی‌های روحی و حتی تلفات جانی، ایران و به طور ویژه سیاست منطقه‌ای و برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را مقصر بروز این نبرد قلمداد نموده و متعرض رهبران نظام شوند. ثانیاً اقشار وفادار و هسته سخت حامی نظام را به جهت غافلگیری در برابر عملیات‌های تروریستی و شهادت فرماندهان عالی‌رتبه و هم‌چنین تداوم حملات هوایی و فقدان سامانه پدافندی قوی، از نظام نااُمید نماید.

تجزیه ایران: هدف نهایی اسرائیل، تجزیه خاک ایران به چند قلمروی خودمختار و مستقل است که دولت ایران را (فارغ از جمهوری اسلامی یا دولتی دیگر) درگیر بازپس‌گیری این مناطق و حفظ یکپارچگی سرزمینی نماید و برای همیشه ایران را وارد یک نزاع داخلی تمام‌عیار نماید. در این مسیر، تجربه سوریه پیش چشم اسرائیل و آمریکاست و شاید ترجیح می‌دهند واحدهای نظامی و شبه‌نظامی و گروهک‌های تجزیه‌طلبی که قرار است بخش‌هایی از خاک ایران را تحت سلطه و اشغال خود درآورند، توانایی نابودی نظام جمهوری اسلامی را نداشته باشند و این نبرد فرسایشی به طور طولانی‌مدت و برای سالیانی دراز تداوم یابد تا سرمایه انسانی و اقتصادی کشور، در این مدت هدر رفته و ایران از مسیر توسعه باز بماند.

درباره تحقق این اهداف تاکنون به نظر می‌رسد بتوان چنین برآورد نمود که جز ضربه به ریرساخت‌های اقتصادی، دیگر اهداف محقق نشده‌اند. چنان‌کهتداوم پاسخ موشکی ایران نشان می‌دهد که ظرفیت دفاعی ایران هم‌چنان پابرجاست و حتی موج‌های متأخر عملیات وعده صادق سه، هدف‌مندتر و کوبنده‌تر از پاسخ‌های اولیه بوده است.

سرعت عمل فرماندهی کل قوا در جایگزینی فرماندهان شهید با فرماندهان جدید و ایجاد دستورالعمل‌های حفاظتی برای پرهیز از بروز دوباره ترورهای پیشین، نشان می‌دهد که با وجود رهبری معظم انقلاب، ساختار فرماندهی قابلیت احیا و بازخوردگیری از حوادث را همچنان حفظ کرده و می‌تواند همچنان در برابر حملات اسرائیل به طراحی عملیات و اجرای آن بپردازد.

علاوه بر اینکه فضای همدلی و همراهی اجتماعی میان اقشار گوناگون و محکومیت تجاوز اسرائیل از سوی عموم کاربران در فضای شبکه‌های اجتماعی و اکثریت نخبگان سیاسی و فرهنگی، حتی افرادی که اختلاف نظر و زاویه دیدگاه قابل توجهی با رهبران نظام دارند، نشان داده که اسرائیل در امکان ایجاد ناآرامی داخلی دچار خطای محاسباتی جدی شده است.

درباره هدف تجزیه می‌توان گفت که لازم است ابعاد این هدف به‌خصوص زمینه‌چینی‌ها و مقدماتی که اسرائیل از طریق ارتباطات پیشین با گروهک‌های تجزیه‌طلب در اقلیم کردستان عراق فراهم نموده بود و هم‌چنین مذاکرات و گفتگوهایی که هم‌اکنون میان آمریکا با این گروهک‌ها برای براندازی در جریان است، به اطلاع عموم رسانده شود و افکار عمومی از نیات واقعی اسرائیل آگاه شوند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها