- سرنوشت حرمله پس از واقعه کربلا سکانس کشته شدن در سریال مختارنامه (ویدئو)
- سرنوشت عمر بن سعد پس از واقعه كربلا + سکانس کشته شدن در سریال مختارنامه (ویدئو)
- سرنوشت شمر بعد از واقعه کربلا + سکانس کشته شدن در سریال مختارنامه (ویدئو)
- واکنش به خبر شبکه «منوتو» درباره نامه چهرههای سرشناس اصلاحطلب به مقامات اسرائیل برای تغییر حکومت در ایران
- متن کامل زیارت عاشورا و ترجمه آن
- واکنش پزشکیان به حضور رهبر انقلاب در مراسم شب عاشورا (تصویر)
- جناب آقای «سردار غلامرضا جلالی» استعفا دهید!
- وقتی الجزیره برنامه خود را برای پخش حضور رهبر انقلاب قطع کرد (عکس)
- جنگ بعدی اسرائیل با کدام کشور است؟
- لحظه ورود رهبر انقلاب به مراسم عزاداری شب عاشورا / حاج محمود کریمی: آقا فرمودند اینو بخونم: در روح و جان من میمانی ای وطن .... (ویدئو)
حمله شدیداللحن عبدالکریم سروش به رضا پهلوی
فرهیختگان: عبدالکریم سروش در نامه ای، رضا پهلوی را پیر کودک بی فرهنگ خواند و گفت: فرومایه تر از این شخصیّت نالایق و نادان و این مجسّمه خیانت به وطن در عمرم ندیدهام.
عبدالکریم سروش در نامه ای علیه رضا پهلوی نوشت: فرومایه تر از این شخصیّت نالایق و نادان و این مجسّمه خیانت به وطن در عمرم ندیدهام. اگر کسی را بتوان «جاهل مرکّب» خواند هم اوست که نمی فهمد و نمی فهمد که نمی فهمد.غرق منجلاب است و می پندارد گلاب است.
سروش تأکید کرد: مالیخولیای قدرت او را چنان مست کرده که از تهیمغزی و یاوهگویی خود خبر ندارد و همینکه مشتی مشتریان مخبط برایش کف میزنند و دف میزنند، از فرط شوق گریبان چاک میکند و از خاک بر افلاک میپرد.
وی افزود: پدربزرگش را استعمارگران آوردند و بردند. پدرش هم که خادم همان مخدومان بود به خلق جفا کرد و از خلق قفا خورد و در غربت با خفت مُرد و این یکی فقط خورده و خوابیده ولی هنوز نمُرده! و اکنون زهی سفاهت و بلاهت که این پیرکودک بیفرهنگ میخواهد در رکاب سرجوخه های اسرائیلی آفاق را درنوردد و پا بر خاک ایران نهد و طاوس علّیین و سلطان مشرق زمین شود.
عبدالکریم سروش تصریح کرد: والله چنین اوهامی در خواب مستان خراب هم نمیگنجد و نمیدانم با کدام افسون و افیون وی را چنین مست و مجنون کردهاند که تب کرده و کف بر لب آورده و خواب پنبه دانه میبیند.
وی ادامه داد: مرا با وی سخنی نیست که سخن گفتن با ابلهان، عین ابلهی است. به فریفتگان و خریداران او میگویم که: لااقل رهبری را برگزینید که اهل کام و ناز نباشد و جوانی را در عشرت و بطالت سپری نکرده باشد و طوق بردگی بر گردن و جامهٔ ذلّت بر تن نداشته باشد و شرم و شرافتی و عقل و شجاعتی در او دیده شود.