به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز؛ الگوگیری از اسطورهها کهن ایرانی در روزهایی که شرایط ممکن است ما را مستاصل کند، راه نجاتیست از ناامیدی، در عرصههای تخصصی این موضوع معنای بیشتری نیز پیدا میکند.
خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز در پی اتفاقات اخیر و نقش اهالی و فرهنگ و هنر در این اوضاع به سراغ تجربه دارانی در این زمینه رفت و با مهدی خدادادی نویسنده ادبیات پایداری به گفتوگو پرداخت.
خدادادی گفت: در حساسترین مقطع تاریخی عصر کنونی هستیم و رسالت اهالی فرهنگ و هنر اگر بیشتر از قوای نظامی و نیروهای مصلح نباشد کمتر هم نیست و همه ما به این موضوع اذعان داریم که جنگ اصلی جنگ روایتهاست. این جنگ و دفاع جانانه ای با حجم حمله سلحشورانه، این همه پیروزی ما در حمله به سرزمینهای اشغالی متاسفانه در اختیار مخاطب داخلی قرار نمیگیرد و ضعیفترین کارهای دشمن صهیونیستی آنقدر توسط رسانهها ضریب داده میشود که ما در عرصهی روایت گویا بازنده جنگ بودیم در صورتی که در حقیقت به این شکل نیست و به طور یقین میشود گفت که بر عکس است این موضوع از چند جهت قابل بررسی است.
وی شرح داد: یک اینکه ما سواد بررسی رسانه ای نداریم به تبع این موضوع یعنی ما نیروی مناسب در سطح عالی تربیت نکردیم که حتما باید روی این موضوع فکر بشود. خب این جنگ هم خواهد گذشت و ما باید برای آیندگان روایتهای ماندگاری را ثبت و ضبط کنیم، ما تجربه دفاع مقدس را داریم و مخاطبهایی را امروز داریم که آن روایات هنوز به گوششان نرسیده، من در همین چند دقیقه میخواهم به آسیب شناسی دفاع مقدس و عبرت گرفتن از آن اشاره کنم و به انجام روایت صحیح در مقطع کنونی بپردازم.
خدادادی افزود: متاسفانه گرایشهای سیاسی در روایت بیشتر از خود روایت نقش بازی میکند یعنی وابسطه بودن راوی به جریان خاص فکری باعث شده مخاطب آن محدود شود ما روایت عام پسند و حماسی در خصوص انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به جرعت میگویم نداریم، که اگر بود سطح اطلاعات مردم امروز نسبت به اتفاقات حدود ۴۰ سال اخیر خیلی بیشتر از این بود.
وی خاطرنشان کرد: ما به زبانی مثل زبان فردوسی نیاز داریم، حماسهسرایی که متفقالقول تمام گرایشهای فکری، سیاسی، دینی در مرزهای ایران عزیز و حتی خارج از این مرزهای عزیز آن را پذیرفتند. ما اگر میخواهیم حقایق و واقعیتهای اتفاقات را که در این هفته شاهد بودیم و شاید در هفتههای آینده نیز شاهد باشیم به نسل بعدی به خوبی منتقل بشود باید از یک زاویه دید مناسب، عام پسند اما نه به معنی سطحی بودن بلکه به معنای وام دار نبودن به جریان سیاسی و جریان فکری نیاز داریم.
این نویسنده ادبیات پایداری ادامه داد: نکته مهمی که ما با آن مواجه هستیم و چندین سال است که خودم هشدار میدهم نسبت به آن این است که واقعا باید هنرمندان و اهالی فرهنگ و رسانه ورود بکنند. ما به میزان کم هنرمند نداریم که باعث بشود یکسری افراد کم تخصص و به زعم خودشان آتش به اختیار، روایتها را بیان بکنند و روایات این افراد ضریب بخورد. متاسفانه همه این افراد با زاویه نگاهی با همان گرایش به جریان خاص به موضوع نگاه میکنند، وقتی این روایات غالب بشود مخاطب که منظور من مخاطب هشتاد میلیونیست روایت را پس میزند.
وی اظهار داشت: پس ما باید حتما روایتهای درست را با حدودی که خدمتتان عرض کردم توسط افراد متبهر و دارای تجربه داشته باشیم و اینکه به همه تریبون داده بشود، شما در جریان شهادت حاج قاسم سلیمانی شاهد بودید که همه افراد با گرایشهای فکری متفاوت از اهالی فرهنگ و هنر حتی آمدند و ابراز ارادت کردند به ساحت مقدس شهید، وطن پرستی، روحیه همیت و قهرمانانه شهید سلیمانی ولی کارهای آن ها ضریب داده نشد چون جریان فکری غالب نبودند ما باید به جایی برسیم که اگر میخواهیم برای نسلهای بعدی روایتهای ماندگاری داشته باشیم مثل فردوسی سخن سرایی و کاری دارای نظم و قوام ارائه بدهیم که ماندگار باشد.
خدادادی ادامه داد: اگر در عرصههای دیگر مثال بزنیم باید مثل استاد فرشچیان که زبانی همه پسند و گویای ماندگار داشت عمل کنیم. ما باید در همین روایتها سعی بر این داشته باشیم که روایتی کامل از همهی کمیها و کاستیها، تواناییها، قدرتهای بالقوه و بالفعال و حضور تمام اقشار و تمام فکر و سلایق بیان کنیم که این روایات اگر در بستر داستان، خاطره، تاریخ شفاهی، موسیقی، محتوای تصویری و رسانه هرکدام متناسب با فرمی که قرار است ارائه بشود سالم و بدون جانب داری سیاسی و القای تفکر خاص باشد.
وی در جمع بندی گفت: اینگونه قاعدتا روایتی صحیح و درست باقی میماند، همان طور که برای ما از نسلهای گذشته روایت ها باقی مانده است و این عرصه و این زمان، زمان مناسبی برای طمع برداری سیاسی از این اتفاق ملی نیست.
انتهای پیام/
نظر شما