وضعیت این روزهای بازار سرمایه در سایه ریسکهای سیستماتیک دچار التهابهای فراوانی شده است که تمامی بازار درگیر آن هستند. در چنین شرایطی و در این روزها شاهد بودیم که سازمان بورس و اوراق بهادار تلاش کرد با روشهای مختلفی از بازار حمایت کند. در این میان شاهد بودیم که از بعضی بخشها حمایت بیشری صورت گرفت و بخشی از بازار نیاز حمایت چندانی از آنها نشد.
با بررسی همه این موارد میتوان گفت که در حال حاضر، بخش کوچکتر و بنیادیتر بازار یعنی نمادهای کوچک، تولیدی و صادراتمحور که P/E پایین اما نقدشوندگی کمتر دارند، نیازمند حمایت واقعی و هدفمند هستند. این بخش از بازار شامل گروههایی مانند زراعت، غذایی، کاشی و سرامیک، داروییهای کوچک و سیماناند. همچنین این نکته نیز بسیار حائز اهمیت است که شرکتهایی با بنیاد قوی و صادرات محدود در شرایط نااطمینانی بهشدت افت کردهاند. البته که فقط این شرکتها نیستند که نیاز به حمایت توسط سازمان و سایر نهادهای بازار سرمایه دارند بلکه آنهایی که عمق نقدشوندگیشان پایین است و یا وابسته به حقیقیها هستند و حمایت حقوقی مؤثری در خصوص حقوقیها از آنها صورت نمیگیرد نیز مستحق این حمایتاند تا آنها نیز بتوانند جان دوبارهای بگیرند و رونق به معاملاتشان بازگردد.
اگر بخواهیم به دلایل الزام حمایت از این بخشها بپردازیم باید تاکید شود که این نمادها معمولاً از بازیهای سفتهبازانه دور هستند اما در چرخه اصلاح بازار، بیشترین فشار فروش را متحمل میشوند. همچنین در بسیاری از مواقع ارزندگی این نمادها آنطور که باید لحاظ نمیشوند چراکه نبود تقاضای پایدار و عدم توجه صندوقهای بزرگ به این نمادها باعث شده ارزندگی آنها نادیده گرفته شود. ضمن اینکه بسیاری از آنها در حال حاضر زیر ارزش ذاتی یا حتی ارزش جایگزینی معامله میشوند اما به علت ترس در بازار، سرمایهگذاران جسارت ورود ندارند. در وهله بعد باید به این بپردازیم که از کدام نمادها بیش از حد حمایت میشوند؛ در این میان گروه خودرو و بانک به شکل سنتی حمایت میشوند اما به صورت عمده، این حمایتها نه با رویکرد اقتصادی بلکه سیاسی انجام میشود. در ادامه باید به این نکته پرداخته شود که در چند وقت اخیر موج نقدها به سمت سازمان بسیار زیاد شده است؛ از زمان پایان درگیریها تا به امروز فضای سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشور در این مدت بهشدت ملتهب بوده است. بازار سرمایه نیز تحت تأثیر ریسکهای ژئوپلیتیکی، بیاعتمادی به سیاستگذار و خروج سنگین سرمایه، وارد موج تازهای از ریزش شد. در این مجال سازمان شروع به اقدامات مختلفی نمود تا بتواند از بازار حمایت کند تا از ریزش بسیار شدید آن جلوگیری شود.
نکته مثبت این اتفاق اینکه تصمیمهای سازمان بورس و اوراق بهادار اکثرا بر مبنای مشورت با خبرگان بوده است و نکته منفی آن نیز زمانی بود که صرف این مشورت میشد. همین زمانبر بودن فرآیند عاملی شد تا تاخیر عملیاتی در اقدامهای سازمان بورس صورت بگیرد. البته که این آسیب در ادامه با تاخیر سایر بخشها، ارگانها و نهادهای اقتصادی کشور مانند بانک مرکزی همراه شد و حتی حقوقیهای بزرگ نیز در این فرآیند تاخیر تاثیرگذاری برجستهای داشتند که در نهایت همه اینها عاملی شد تا آسیب بسیار بزرگی به بازار وارد شود.
-
جواد عشقینژاد - رئیس هیأت مدیره سبدگردان ثروت پویا
- شماره ۵۹۷ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما