به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، «دریاچه ارومیه خشک شد» این تیتر به قدری در رسانهها تکرار شده که دیگر اثرگذاری اولیه را ندارد و به آن عادت کردهایم اما اگر بخواهیم با مقایسه بگوییم که دقیقا چه وسعتی از پهنه آبی حالا به کویر تبدیل شده، شاید درد این تیتر را بیشتر حس کنیم.
دریاچه ارومیه در سال ۱۳۷۷ حدود ۶ هزار کیلومترمربع وسعت داشت. شهر تهران ۷۳۰ کیلومترمربع وسعت دارد و اصفهان ۲۴۰ کیلومترمربع است؛ این یعنی دریاچه ارومیه هشت برابر تهران و ۲۵ برابر اصفهان وسعت داشت و مردم محلی به آن دریا میگفتند. این دریاچه بیست و پنجمین دریاچه بزرگ دنیا و اولین دریاچه بزرگ آب شور ایران بود که حالا نه در کنار دریاچهها بلکه در ردیف کویر لوت و دشت کویر قرار گرفته است. کویری که جاذبه طبیعی نیست و حاصل سالها سیاستگذاری غلط است.
بخش بزرگی از آب این دریاچه از رودخانههای زرینهرود، سیمینهرود، تلخه رود، گدار چای، باراندوزچای، شهرچای، نازلی چای و زولاچای تغذیه میشد؛ رودهایی که در مسیر آب آنها پشت سدهای متعدد ذخیره شد تا به مصرف کشاورزی و شرب برسد و عملا چیزی نماند که دریاچه را سیراب کند.
۲۳ سد که ۱۵ مورد آن کاربرد کشاورزی دارد
بر اساس مطالعات دانشگاه تبریز در سال ۲۰۲۰، عامل انسانی (آنتروپوژنیک) نقش اصلی و تعیینکننده را در رقم خوردن شرایط فعلی دریاچه ارومیه داشته است؛ در این مطالعات، نقش عوامل اقلیمی بین ۱۶ تا ۳۵ درصد و نقش عامل انسانی بین ۶۵ تا ۸۴ درصد ذکر شده است.
عوامل انسانی که در رقم خوردن وضعیت اسفناک امروز دریاچه ارومیه نقش داشتهاند به ترتیب شامل سدسازیهای متعدد در حوضه آبریز این دریاچه، ساخت بزرگراه شهید کلانتری، توسعه ۲۷۰ هزار هکتاری اراضی کشاورزی است که البته بیشتر این سدسازیها نیز به منظور توسعه کشاورزی انجام شده و از ۲۳ سد فعال در این حوضه آبریز، کشاورزی در کاربرد ۱۵ سد دیده شده است.
تمرکز بر سدسازی نه تنها باعث شد که حق آبه دریاچه کاهش پیدا کند بلکه با راکد گذاشتن آب در پشت سدها، تبخیر و هدررفت آن هم بیشتر شد. حمید سینیساز کارشناس آب در گفتوگویی که با ایسکانیوز داشت درباره میزان هدررفت آب در تبخیر گفت: براساس بیلانهای آبی که چند سال یک بار بروزرسانی میشوند، تقریبا بین ۶۹ تا ۷۱ درصد ورودی آب از محل بارش، تبخیر میشود.
سینی ساز گفت: بحران آب بحرانی نیست که بهیکباره به وجود آمده باشد. سالهاست که کارشناسان بر لزوم کنار گذاشتن مدیریت سطحی و حرکت بهسوی مدیریت منابع آب زیرزمینی تأکید دارند، اما وزارت نیرو بهدلایل اقتصادی، همچنان اولویت را به پروژههای پرهزینه ساخت سدها، تونلها و انتقال آب داده است.
تغییر الگوی کشاورزی مردم و توسعه باغهای سیب
از ابتدای سال ۱۳۹۳ و با دستور مستقیم رئیس دولت یازدهم، ستاد احیای دریاچه ارومیه با هدف بهبود وضعیت این دریاچه تشکیل شد، قرار بود این ستاد در یک برنامه ۱۰ ساله، دریاچه را به تراز اکولوژیک آن بازگرداند.
عیسی کلانتری که از فروردین ۹۳ تا مهر ۱۴۰۰ ریاست ستاد احیای دریاچه ارومیه را برعهده داشت، خرداد ۱۴۰۲ در گفتوگویی درباره دلایل به نتیجه نرسیدن اهداف ستاد گفت: در دهههای گذشته سطح زیر کشت آبی حوضه آبریز دریاچه ارومیه حدود ۲۰۰ هزار هکتار بود و کشاورزان در این محدوده عمدتا به کشت جو، گندم و انگور میپرداختند، اما در ادامه سطح زیر کشت آبی در این حوضه آبریز به ۵۰۰ هزار هکتار افزایش یافت و تا پیش از تشکیل ستاد احیا، بیشتر کشاورزان این منطقه به کشت یونجه، چغندر، ذرت و سیب میپرداختند که حجم آب مورد نیاز آنها بیش از دو برابر محصولاتی است که قبلا در این منطقه کشت میشد.
احد وظیفه رئیس مرکز تغییراقلیم و خشکسالی هواشناسی هم در گفتوگویی که با ایسکانیوز داشت درباره نقش پررنگ گسترش کشاورزی غیراصولی در خشک شدن دریاچه گفت: بخش کشاورزی عمده مصرف کننده آب در کشور است و ما باید به سمت کاهش مصرف آب در این بخش برویم. نباید هر محصولی را در هر منطقهای و با هر شرایط آب و هوایی کاشت. آبیاریها باید به سمت استفاده از سیستمهایی برود که مصرف کمتری دارند.
وی افزود: وضعیت دریاچه ارومیه آزمایشگاه زندهای از رفتارهایی است که ما داشتیم. توسعه بیمهابای باغهای سیب در استان آذربایجان غربی یکی از اشتباهاتی بود که در این مورد داشتیم. دریاچه ارومیه در تابستان به کانون گرد و غبار تبدیل میشود و به دلیل نمکی که دارد به باغها و کشاورزی اطراف هم آسیب میزند.
تولید سیب نه تنها متوقف نشد، بلکه افزایش یافت
اگر تصور میکنید که بعد از ارائه گزارشهای کارشناسی و اظهارنظرهای متعدد، تولید محصول آببری مثل سیب در ارومیه کاهش پیدا کرد، سخت در اشتباه هستید. آذر ۱۴۰۳ بود که پرویز امجدی مدیر جهاد کشاورزی ارومیه از برداشت بیش از ۴۵۰ هزار تن سیب از باغات شهرستان ارومیه خبر داد و با افتخار در رسانهها اعلام کرد که ارومیه رکورددار تولید سیب در استان آذربایجان غربی است!
وی تصریح کرد: سطح زیر کشت باغات شهرستان ارومیه بالغ بر ۵۲ هزار هکتار بوده که ۲۱ هزار هکتار از آن را باغات سیب تشکیل میدهد.
در واقع دو وزارت جهاد کشاورزی و نیرو در طی این سالها دست به دست هم دادند و منافع موقت را به احیای دریاچه ترجیح دادند.
مسعود تجریشی مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق وقت ستاد احیای دریاچه ارومیه در سال ۱۴۰۰ در گفتوگویی که با ایسکانیوز داشت، درباره کارشکنی وزارت نیرو گفت: وزارت نیرو باید حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب رها میکرد که فقط ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب رها کرده است. انجام نشدن رهاسازیها در سال گذشته و کم شدن بارشها باعث شد که دریاچه به سطح مورد نظر نرسد و با کاهش تراز مواجه شود. به بهانه مصوبه شورای عالی آب مبنی بر اینکه اول آب شرب تامین شود و بعد نیاز زیست محیطی، سال گذشته دو و نیم میلیارد مترمکعب حق آبه به دریاچه داده نشد. متاسفانه اصراری که نمایندههای مجلس و جهاد کشاورزی داشتند در این امر دخیل بود.
ماجرای پل میانگذر
برخی کارشناسان معتقدند که احداث جادهای در وسط این دریاچه برای اتصال استانهای آذربایجان غربی و شرقی یکی از مواردی بود که به خشکی دریاچه کمک کرد. این بزرگراه از میان دریاچه ارومیه عبور کرده و دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی را به هم پیوند میدهد. احداث این بزرگراه در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۸۷ خورشیدی با پایانیافتن ساخت پل میانگذر تکمیل شد و ۲۷ آبان با حضور محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت افتتاح شد.
عملیات خاکریزی ۲۲ کیلومتر از مسیر ابتدایی این پروژه در سال ۱۳۵۸ به دستور شهید کلانتری وزیر راه و ترابری وقت با هدف اتصال شرق و غرب دریاچه ارومیه با سنگریزی ساحل غربی آغاز شد و همزمان با انتصاب مهندس کلانتری به سمت وزارت راه، امکانات قابل ملاحظهای برای سرعت بخشیدن و ساخت میانگذر فراهم و سنگریزی از ساحل شرقی نیز آغاز شد.
اما به تدریج با پیشروی عملیات سنگریزی و وارد شدن به مناطق میانی و عمیقتر دریاچه، سستی بستر و مشکلات اجرایی و جریان آب حاصل از تنگ شدن دهانه ارتباطی بین دو طرف خاکریز، باعث کاهش سرعت ساخت میانگذر شد تا جایی که عملیات خاکریزی به علت ناپایداری بستر در عمل متوقف شد.
این توقف در حالی بود که از سمت ارومیه ۱۱ کیلومتر و از سمت تبریز سه کیلومتر از این میانگذر ساخته شده و ۵/۱کیلومتر از بخش میانی باقیمانده بود که اتمام کار با ساخت پل شناور به عنوان نخستین تجربه در سال ۱۳۶۸ به مرحله اجرا در آمد.
سپس یک پل فلزی کابلی، دو سوی خاکریز را به هم متصل کرد اما پس از ۴ ماه بهرهبرداری با وقوع طوفان نسبتا شدیدی، در هم شکست تا اینکه در سال ۸۷ پل فعلی افتتاح شد.
در همان زمان کارشناسان محیط زیست با این طرح مخالفت کردند و میگفتند که طبق ماده ۸ آیین نامه اجرایی قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست از ابتدای امر غیر قانونی بوده است و طبق ماده ۶۹۰ قانون مجازات اسلامی در مورد تخریب محیط زیست در پارک های ملی، مرتکبین می بایست به یک ماه تا یکسال حبس نیز محکوم می شدند.
بعد از اینکه خشک شدن دریاچه به مرحله بحران رسید بسیاری از کارشناسان از نقش این جاده در خشک شدن دریاچه گلایه کردند اما ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ فرهاد سرخوش مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی عنوان کرد که پل تاثیری در روند خشک شدن نداشته و متهم اصلی خاکریزهای دو سویه پل هستند. مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی خاطر نشان کرد: سد خاکریز واقع در وسط دریاچه ارومیه هم سبب به وجود آمدن بحران خشکی در آن شده و از طرف دیگر سبب منحل شدن اکوسیستم دریاچه نیز شده که در آینده نزدیک با تلاشهایی که صورت میگیرد این مشکلات برطرف می شود.
این درحالی است که ۷ دی ۱۴۰۱ حسین دلیریان سخنگوی سازمان فضایی ایران در توییتی نوشت: پل کلانتری نقش بسزایی در خشک شدن دریاچه ارومیه داشته است.
وی افزود: میزان مصالح وارد شده به دریاچه برای احداث این میان گذر و برهم خوردن چرخه جریانهای آبی در نیمه شمالی و جنوبی این دریاچه، یکی از عوامل تخریب اکوسیستم و خشک شدن آن است.
به گزارش ایسکانیوز، در طی این سالها بودجه هنگفتی چه از داخل و چه با کمک کشورهای دیگر برای احیای ارومیه هزینه شد اما بهتر نیست ابتدا وزارت نیرو توضیح بدهد که را از ۲۳ سد تنها هشت سد کاربردی برای آب شرب دارند و چرا حقآبه دریاچه تامین نمیشود؟ یا وزارت جهاد کشاورزی توضیح بدهد که چرا با وجود وضعیت بحرانی دریاچه، همچنان بر تولید سیب تاکید دارد؟ نمیتوان ۸۰ درصد سهم موضوعات انسانی را نادیده گرفت و تغییرات اقلیمی را مقصر دانست.
انتهای پیام /
نظر شما